لئو تولستوی (Leo Tolstoy)

 

لئو تولستوی (Leo Tolstoy) لیو تالستوی، لئون تالستوی، با نام کامل لی‌یف نیکولاویچ تالستوی از طلایه‌داران ادبیات جهان است. که در بیست و هشتم اوت ۱۸۲۸ میلادی در خانواده‌ای از بزرگان و با پیشینهٔ بسیار کهن در یاسنایا پالیانا (۱۶۰کیلومتری جنوب مسکو از تابع شهر تولا) زاده شد.

پدر او، کنت گراف نیکلای ایلیچ تولستوی، مادرش شاهزاده خانم ماریا نیکلایونا والکونسکایا بود. مادرش را در دو سالگی و پدرش را در نه سالگی از دست داد و پس از آن سرپرست او عمه‌اش تاتیانا بود. او در سال ۱۸۴۴م. در رشتهٔ زبان‌های شرقی در دانشگاه قازان نام‌نویسی کرد، ولی پس از سه سال، در تاریخ ۱۸۴۶م. از آن رشته به رشته حقوق رفت. تا با کسب دانش وکالت به زندگی نابسامان ۳۵۰ نفر کشاورز روزمزد، که پس از مرگ پدر و مادرش به او واگذار شده بودند، رسیدگی کند و با بهبود کشاورزی خود به رنج آنان پایان دهد.

او در سال ۱۸۴۷ میلادی دانشکده حقوق را رها کرده و به زادگاهش بازمی‌گردد. سال ۱۸۵۱ تولستوی در ارتش نام‌نویسی می‌کند و به مأموریت قفقاز که در آن زمان تازه به دست روس‌ها افتاده بود می‌رود. در تابستان همان سال، اثر خود «کودکی» را می‌نویسد. این داستان سال بعد در مجله معاصر چاپ می‌شود.

تولستوی هنگام خدمت در ارتش تزار، نوشتن به صورت حرفه‌ای را آغاز می‌کند. بودن در جنگ، دست‌مایه پایه‌ای برای رمان‌ها و داستان‌ها در دسترس او می‌گذارد و با نگاه جست‌وجوگرش میان مردم و دور و برش، نوشته‌هایش را پربارتر می‌کند.

در ۱۸۵۴ به سواستوپُل رفته و به سپاه کریمه می‌پیوندند. در این زمان او به درجه ستوانی رسیده و به دفاع از میهن می‌پردازد. نتیجه این دوران را در «حکایت‌های سواستوپُل» که حاوی سه داستان خواندنی ست منعکس می‌کند. تولستوی در این داستان‌ها تلاش کرده با بهره‌گیری از دریافتهای خود که در جنگ تجربه کرده، چهره ای دیگر از آن را نشان دهد.

وی جنگ را پشت مراسم رسمی به نمایش می‌گذارد. در سال ۱۸۵۶ از ارتش کناره‌گیری می‌کند و به زادگاه خود بازمی‌گردد. پس از آن سفری شش‌ماهه را به کشورهای فرانسه، انگلستان، آلمان، ایتالیا و سوییس آغاز می‌کند تا با شیوه زندگی، فرهنگ و باورهای مردم این کشورها آشنا شود. در سال ۱۸۵۸ میلادی داستان «سه مرگ» را منتشر می‌کند و در سال ۱۸۵۹ دبستانی برای کودکان و دهقان زادگان یاسنایا پالیانا می‌سازد.

تولستوی در ۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ درحالی‌که حالت قهر خانه را ترک کرده بود، در یک ایستگاه راه‌آهن دورافتاده درگذشت و در یاسنایا پولیانا به خاک سپرده شد.

 

رمان جنگ و صلح اثر لئو تولستوی

اولین رمان بزرگ تولستوی جنگ و صلح بود که در سال ۱۸۶۹ در ۴۱ سالگی منتشر کرد. در این کتاب ناتاشا روستوف خانمی جوان، شاد و آزادمنش است. او در آغاز نامزد آندره است، مردی مهربان و بی‌ریا که عمیقا دوستش دارد ولی به لحاظ عاطفی دوری‌گزین و دست‌ نیافتنی است. هنگامی که آندره در سفر ایتالیا است ناتاشا، آناتول خوش‌قیافه و ولخرج را ملاقات می‌کند و تسلیم افسون او می‌شود. چیزی نمانده آناتول اغوایش کند تا با هم فرار کنند که در لحظه آخر خانواده جلویش را می‌گیرد.

همه از ناتاشا منزجر و خشمگین می‌شوند. این جنون هم آینده‌اش را خراب می کند و هم خانواده‌اش را شرمگین کرده است. با معیار دنیا ناتاشا حسابی خراب کرده است. اگر در جرائد خبری در مورد چنین کسی بخوانیم ممکن است بلافاصله نتیحه بگیریم که با او نمی‌شود همدردی کرد. همه‌چیز داشته است و فقط به خودش فکر کرده پس حقش بوده است.

ولی وقتی تولستوی ما را به دورن ذهن ناتاشا می‌برد ما نمی‌توانیم با او همدردی نکینیم. در واقع او خودخواه، سبک‌سر و فاقد از خودگذشتگی نیست. او صرفا زن جوان و بی‌تجربه‌ای است که …

 

 

 


 

 

 

رمان آناکارنینا اثر لئو تولستوی

اساس این رمان بر پایه روابط میان سه زوج است. کتاب از اینجا آغاز می‌شود که «آبلونسکی» به همسرش «دالی» خیانت کرده و حال روابط آن‌ها بسیار حساس و شکننده شده است. تلاش‌های آبلونسکی برای اینکه بخشیده شود به نتیجه نمی‌رسد تا اینکه «آنا» خبر می‌دهد به دیدار آن‌ها می‌آید.

آبلونسکی از این خبر بسیار خوشحال است چرا که می‌داند خواهرش، آنا، تنها کسی است که می‌تواند دالی را راضی کند تا به زندگی عادی‌اش برگردد. در این میان «لوین» هم که فردی با ویژگی‌های خاص اخلاقی و نیز باوجدان است از آبلونسکی درخواست دارد به او کمک کند. لوین عاشق خواهر دالی یعنی «کیتی» شده است و قصد دارد با کمک آبلونسکی به عشق‌اش برسد.

در ادامه آنا با قطار از راه می‌رسد. برادرش که به استقبال او آمده در ایستگاه با جوانی به نام «ورونسکی» برخورد می‌کند که او هم به استقبال مادرش آمده است. از قضا خواهر آبلونسکی و مادر ورونسکی در قطار با هم آشنا شده و هردو از پسرهایشان صحبت می‌کردند.

آنا پسری هشت ساله داشت که تا به حال هرگز از او جدا نشده بود و از اینکه اکنون او را تنها گذاشته در رنج بود. آنا که یکی از زن‌های شیرین روزگار است بلافاصله در دل مادر ورونسکی نشسته است. کمی بعد در ایستگاه ورونسکی محو زیبایی زنی می‌شود که همان آنا است…

 

 

 


 

 

 

رمان رستاخیز اثر لئو تولستوی

رستاخیز (Resurrection) سومین و آخرین رمان بلند لئو تولستوی است که منتقدین این کتاب را حاصل یک عمر زندگی و تفکرات تولستوی می‌دانند. همسر تولستوی رمان‌ را «حاصل زندگی و زندگی‌نامه» تولستوی می‌داند.

یکی از دوستان او که وکیل بود روزی داستان محاکمه زنی را برایش تعریف کرد که در دادگاه زن، شخصی که باعث بدبختی او شده بود در هیئت منصفه، قرار گرفته بود. دوست تولستوی از او خواست تا از این موقعیت برای نوشتن رمان بعد خود استفاده کند.

تولستوی در این کتاب وجدان درونی آدم‌ها را مدنظر قرار داده و آن‌را برای رستگاری و سعادت انسان لازم می‌داند. کتاب در مورد رنج طبقات فقیر جامعه و آسیب‌هایی است که اشرافیت به آن‌ها وارد می‌کند.

نویسنده که خود زاده طبقه اشرافیت است برای اینکه با رنج طبقه زیر دست آشنا شود و شخصیت‌های آن‌ها را بهتر بشناسد به زندان‌ها رفت و با زندانیان اوقاتی را گذراند تا جزیی‌ترین مسایل را نیز از قلم نیندازد.

به همین دلیل هم هست که اکثر شخصیت‌های کتاب بسیار ملموس هستند و شخصیت‌هایی شبیه آن‌ها را هرکس می‌تواند در اطراف خود بیابد. تولستوی به زیبایی از شخصیت‌های کتابش استفاده می‌کند تا جامعه طبقاتی روسیه و ابتذال آن را برای خوانندگان کتاب به تصویر بکشد.

 

 

 


 

 

 

کتاب مرگ ایوان ایلیچ اثر لئو تولستوی

کتاب مرگ ایوان ایلیچ داستان مرد موفقی است که در زندگی حرفه‌ای، کاری و روزمره‌اش چیزی کم ندارد. اما در زندگی شخص‌اش و برقراری ارتباط درست و سالم با نزدیکانش بسیار مشکل دارد. در کنار این مشکلات در همان اوایل داستان متوجه می‌شویم که او بنا به دلایلی که تولستوی با دقت و جزئیات در داستان ذکر کرده است دچار یک بیماری سخت می‌شود.

 

 

 


 

 

 

آثار تولستوی

رمان ها
به یکدیگر محبت کنید
حرص باعث هلاکت است
جنگ و صلح
رستاخیز
تریلوژی کودکی، نوجوانی، جوانی
آناکارِنینا
قزاقان
رمانچه ها
حاجی‌مراد
مرگ ایوان ایلیچ
سونات کرویتسر
کوپن تقلبی
سعادت زناشویی
سعادت خانوادگی و داستان‌های دیگر (شامل دو سوار و زمین‌نورد)
(موسیقی مرگ و مرگ ایوان ایلیچ و پدرسرگیوس) ترجمه هوشنگ اسماعیلیان
داستان کوتاه
سرگیوس پیر (پدر سرژیو/ بابا سرگئی/ پدر سرگی)
ارباب و نوکر
طبل میان‌تهی و هفت داستان دیگر
سه پرسش
داستان‌های سواستوپول
پولیکوشکا
دو سوار
شیطان
در پانسیون اعیان
فقر و ایمان
نمایشنامه
بار دانش
نوری در تاریکی می‌درخشد و پتر خباز (دو نمایشنامه
هنر و ادبیات
هنر چیست
سایر آثار
فیلیپ کوچولو
داستان‌هایی برای بچه‌ها
اعتراف و سرشماری در مسکو
پول و شیطان
عید پاک
مورچه و کبوتر
بهترین داستان‌های کودکان و نوجوانان
خداوند حقیقت را می‌بیند اما صبر می‌کند
جوانی بربادرفته
بیست‌وسه قصه
محکوم بی‌گناه
عشق بی‌پایان
نامه‌های تولستوی
زمین‌نورد
قدرت جهل

 

دیگر آثار

 

 


👉امتیاز بده.