استاگدیل و تحقیقات رهبری دانشگاه اوهایو

رالف ام. استاگدیل (Ralph M. Stagdale) در سال 1905 چشم به جهان گشود.

تئوری خصوصیات رهبری

استاگدیل در یك بررسی از حدود 125 مطالعه بین سال های 1904 تا 1947 نتیجه گرفت كه رهبران از هوش، زیركی، بینش،مسئولیت، خلاقیت، پشتكار، اعتماد به نفس و خونگرمی متفاوتی نسبت به غیر رهبران برخوردارند.

نتایج بدست آمده نشان داد که متوسط صفات فردی در نقش رهبری از متوسط صفات با توجه به عضویت گروهی در موارد :هوش، هوشیاری، بصیرت، مسئولیت پذیری، ابتکار، پافشاری، اعتماد به نفس، قابلیت اجتماعی متفاوت است. بدین معنا که ظاهراً کسانی که به صورت انفرادی به رهبری رسیده اند از درجه کمتری از صفات یاد شده برخوردارند تا کسانی که از طریق ارتباط گروهی به رهبری رسیده اند.
یافته های تحقیق اولیه استاگدیل همچنین بیان می دارد که فرد به تنهایی صرفاً به دلیل اینکه از پاره ای صفات و ویژگی های شخصی رهبری برخوردار است به رهبری نمی رسد بلکه ویژگی ها و خصوصیات شخصیتی که فرد از آن برخوردار است باید به نسبت مربوط به شرایط و موقعیتی باشد که در آن فعالیت می کند.
یافته ها نشان می دهد که رهبری هر چند یک حالت انفعالی نیست ولی نتیجه روابط و همکاری بین رهبر و سایر اعضای گروه است.

مشهورترین جنبه ی مطالعات دانشگاه اوهایو، شناسایی دو بعد رهبری به نام های ملاحضات سازمانی و ساختاردهی بودند. ملاحضات انسانی حمایت از كارمند، شامل محبت و قدردانی نقش های فردی در جهت اهداف گروه می شود.
در حالی كه ساختاردهی به رفتارهای كارمدار، همجون هدایت پیروان، ارزیابی عملكرد،برنامه ریزی و … مربوط می شود.
كاركنان ایالت اوهایو، پرشنامه شرح رفتار رهبر (LBDQ) را برای جمع آوری داده ها درباره رفتار رهبر، به وجود آوردند.
نمونه ای از موارد LBDQ در جدول زیر آمده است:

استاگدیل

محققان رفتار رهبران دانشگاه اوهایو به رهبری استاگدیل، متوجه شدند كه ساختاردهی و ملاحضات انسانی ابعاد مجزا و مشخصی می باشند و امتیاز بالای یك بعد، برای پایین بودن امتیاز بعد دیگر الزامی ایجاد نمی كند. رفتار رهبری می تواند تركیبی ازاین دو باشد. برای این منظور چهار مربع جدول زیر را ابداع نمودند:

استاگدیل
👉امتیاز بده.