ایلیا تولد یک قهرمان: مجموعه داستان مصور دنباله دار
ایلیا تولد یک قهرمان نوشته امین توکلی مجموعه داستان دنبالهدار مصور یا کمیک استریپ (روایت داستان به کمک تصاویر) است. کتب های کمیک استریپ در دنیا طرفداران زیادی داشته و از محبوبترین کتابها هستند. که حتی برخی بزرگسالان نیز به این نوع داستان ها علاقه مند بوده و همراه کودکانشان این کتاب ها را مطالعه می کنند.
داستان درباره نوجوانی به نام امیرعلی است که به همراه گروهی از دوستانش، پا در مسیری میگذارند که حوادث مختلفی در انتظار آنهاست. هرکدام از آنها دارای ویژگیهای متفاوت و استعدادهای متمایزی هستند که ماجراهای متفاوتی را در طول داستان تجربه می کنند. و در مقابل نیروهای تاریکی که برای نابودی بشر با هم متحد شدهاند، می ایستند. نبردی که آینده تمام بشریت به نتیجه آن بستگی دارد. در هر جلد از این مجموعه با اتفاقاتی روبه رو می شوند. و باید کارهای بزرگی انجام بدهند و به نبردهایی بپردازند.
روش خواندن کتاب به این صورت است که: خواننده تصاویر و نوشتهها را از سمت راست به چپ و از بالا به پایین دنبال میکند.
جلد ۱ و ۲
امیرعلی مثل همسن و سالانش نوجوانی معمولی است، پدرش آنها را تنها گذاشته و رفته. حالا زندگی امیرعلی به نقطهای رسیده که باید انتخاب کند. انتخابی که شروع داستان یک ابرقهرمان است…
جلد ۳ و ۴
هرچند امیرعلی تصمیم گرفته است دیگر جان خودش را به خطر نیندازد، ولی هنوز ماجراهای آزمایشگاه اصلان و فکر زنی که در آخرین لحظه نجاتش داد حتی ثانیهای او را راحت نمیگذارند…
جلد ۵
با شکست اصلان شاید از نظر ایلیا همه چیز به حالت عادی برگشته و دیگه خطری شهر و مردمش رو تهدید نمیکنه، اما به زودی متوجه میشه که به عنوان یک مبارز هنوز اول راهه و پا به دنیای حقایق خیلی بزرگی گذاشته که ازش هیچی نمیدونه…
جلد ۶ و ۷
امیرعلی که با شکست اصلان به قهرمان شهر تبدیل شده، حالا فهمیده که اصلان بخش کوچکی از نقشه شوم خاندان سایه بود و فراتر از یک قهرمان به عنوان یک مبارز باید بجنگ خاندان سایه برود…
جلد ۸ و ۹
بیماری در شهر به اوج خودش رسیده و هنوز درمانی برای آن نشده است و خبیثی به اسم رئیس ناتان تنها کسی است که درمان بیماری را در اختیار دارد و میخواهد از این طریق کنترل شهر را به دست گیرد. آیا ایلیا میتواند جلوی انتشار بیشتر بیماری را بگیرد؟…
جلد ۱۰ و ۱۱
کنترل شهر بهطور کامل دست ناتان افتاده و علیرغم تلاش ایلیا مردم تصمیم گرفتهاند تن به خواستههای ناتان بدهند تا پادزهر را به دست آورند…
جلد ۱۲
با درمان بیماری و فرار ناتان، ظاهراً شهر دوباره به شرایط عادی برگشته، اما این اتفاقها فقط یک روی سکه اند. در دنیای مبارزان، ماجراهای زیادی در جریان است که ایلیا از آنها بیخبر است…
جلد ۱۳
اگرچه زندگی یک قهرمان پر از ماجراجویی و اتفاقات عجیبوغریب است، اما هر قهرمان پشت نقابش یکی از همین آدمهایی است که بین ما زندگی میکنند. آدمهای معمولی که همراهمان مدرسه میروند و هرروز آنها را میبینیم.
امیرعلی هم مثل هر قهرمانی مجبور است هویت اصلی خود را از بقیه پنهان کند و ۱ زندگی معمولی داشته باشد اما هرچقدر هم تلاش کند زندگی جدیدش حتماً روی رفتار او تأثیر خواهد گذاشت و شاید این راز دیگر سرپوشیده باقی نماند…
جلد ۱۴
حالا دیگر همه قهرمان شهرشان را میشناسند. ایلیا، کسی که مردم شهر را از دست اصلان و ناتان نجات داد و با وجود او مردم احساس امنیت و آرامش میکنند. اما ایلیا میداند که اصلان و ناتان فقط بخشی از ارتش سری قائن بودند و قائن دشمن قدیمی انسانها به این سادگی دست از دشمنی بر نخواهد داشت…
جلد ۱۵
ایلیا بر خلاف تصور همه اینبار از دشمنش شکستخورده و مردم دیگر مثل قبل قهرمان شهرشان را باور ندارند.حالا علاوهبر تلاش برای شکست دشمن جدیدش باید در برابر سنگینی نگاه دیگران نیز بایستد…
جلد 16
حتی برای ابرقهرمان شهر هم دیدن اسم واقعیاش در دفترچه نفرت یک ابرشرور کمی ترسناک است. اگر چه حالا ایلیا هویت واقعی مهیار را پیدا کرده اما هنوز نمیداند او این قدرت تاریک را از کجا بدست آورده و از تواناییهای ترسناک او بیخبر است…