
زیگموند فروید و آثار او
زیگموند فروید، عصبشناس برجسته اتریشی و بنیانگذار دانش روانکاوی، در سال ۱۸۵۶ در شهر فرایبورک متولد شد که در حال حاضر جزء خاک جمهوری چک است و به پرایبور معروف است. خانواده او در سال ۱۸۵۹ به لایپزیگ و یک سال بعد به وین نقل مکان کرد.
والدین زیگموند فروید از همان اوایل به هوش او پی برده بودند و در نتیجه امکان تحصیل در زمینه ادبیات کلاسیک لاتین و یونانی را برایش فراهم کردند. او قرار بود در رشته حقوق در دانشگاه وین تحصیل کند ولی در آخرین لحظات نظرش تغییر کرد و در سال ۱۸۷۳ در دانشکده پزشکی ثبت نام کرد.
بعد از فارغالتحصیلی در سال ۱۸۸۱ با مارتا بِرنایس ازدواج کرد و با تخصص آناتومی مغز در بیمارستان شهر وین مشغول به کار شد. بعدها تحت نظر جِی اِم چارکوت در بیمارستان سالتپِترییر در پاریس مشغول به کار شد و با همکاری جوزف برویر، روانشناس اتریشی، در سال ۱۸۹۳ کتاب پیدایش روانکاوی درباره هیستری را نوشت.
فروید بعد از مرگ پدرش در سال ۱۸۹۶ وارد یک دوره تعمق، مطالعه و خودشناسی عمیق شد و کار نوشتن کتاب تعبیر خواب را شروع کرد. ظرف چند ماه بعد از انتشار این کتاب آسیبشناسی روانی زندگی روزمره را منتشر کرد.
در سال ۱۹۰۲ اولین جلسه «گروه چهارشنبه» که متشکل از یک سری روانشناس حرفهای یهودی بود برگزار شد و در همان سال فروید استاد روانشناسی مرضی دانشگاه وین شد. در سال ۱۹۰۵ او سه رساله درباره «تئوری میل جنسی» را نوشت. در سال ۱۹۰۸ اولین گردهمایی مهم در مورد تحلیل روانی برگزار شد و بعد از آن تحلیل روانی به یک نهضت بینالمللی تبدیل شد.
در سال ۱۹۲۰ سوفی دومین دختر فروید که سومین بچهاش را باردار بود در اثر بیماری آنفلوآنزا از دنیا رفت. نوشتههای فروید از این دهه به بعد عبارتند از: فراتر از اصل لذت، خود و نهاد، اتوبیوگرافی و آینده یک توهم. مقاله بلند فروید با عنوان (ناخوشایندیهای فرهنگ) تبلور ایدههای او در مورد پرخاشگری انسان و «غریزه مرگ» است. در سال ۱۹۳۳ او با همکاری آلبرت آینشتاین کتاب «چرا جنگ؟» را نوشت.
بعد از اینکه حکومت نازی در سال ۱۹۳۸ اتریش را ضمیمه خاک آلمان کرد. فروید به همراه خانوادهاش به لندن مهاجرت کرد و سرانجام در سال ۱۹۳۹ در اثر سرطان از دنیا رفت.