پیر بوردیو، جیمز کلمن، رابرت پاتنام – سرمایه اجتماعی
نخستین تحلیل منظم درباره سرمایه اجتماعی ((Social Capital)) از سوی پیر بوردیو (Pierre Bourdieu) درفرانسه مطرح شد و به تدریج تلاشهای علمی پیرامون این مفهوم از سوی صاحب نظران حوزه های اقتصادی ، اجتماعی ، و سیاسی تداوم و گسترش یافت.
بوردیو سه نوع سرمایه را از هم تفکیک می کند .اول سرمایه اقتصادی است که قابلیت پولی و کالایی دارد،دوم سرمایه فرهنگی است که بوردیو آن را به معنای علمی و آموزشی به کار می گیرد،مثل تخصص و تحصیلات و حرفه که آن هم به نوعی قابلیت تبدیل شدن به پول را دارد.سوم سرمایه اجتماعی است که مربوط به ارتباط و مشارکت افراد در یک گروه اجتماعی است،این نوع سرمایه در واقع به مثابهابزاری برای افزایش انواع دیگر سرمایه تلقی می شود.
از نظر بوردیو،جایگاه عاملین در میدان و صحنه اجتماعی بسته به مقدار و میزان سرمایه های نسبی شان و از طریق استراتژی های خاصی که برای دستیابی به اهدافشان اتخاذ می کنند مشخص می شود.و سرمایه اجتماعی را بدین صورت تعریف می کند.”سرمایه ای از روابط اجتماعی که در صورت نیاز ،حمایت های سودمندی فراهم می کند. یعنی سرمایه شرافت و حرمت که غالبا اگر فرد بخواهد در موقعیت های مهم اجتماعی مراجعین را جذب کند،کاملا ضروری بوده و ممکن است به صورت نوعی پول رایج ارائه شود از جمله در یک حرفه سیاسی”.و سپس با اضافه کردن جمله زیر تعریف خود را کامل کرد.”سرمایه اجتماعی مجموعه منابع مادی یا معنوی است که به یک فرد یا گروه اجازه می دهد تا شبکه پایداری از روابط کم وبیش نهادینه شده آشنایی و شناخت متقابل را در اختیار داشته باشد”.
جیمز کلمن (Coleman)،جامعه شناس برجسته آمریکایی ، نسبت به بوردیو تاثیر گسترده تری را برمفهوم سرمایه اجتماعی داشته است.کلمن با مجموعه مطالعاتی که در مورد موفقیت آموزشی در مناطق اقلیت نشین آمریکا انجام داد ،نشان داد که سرمایه اجتماعی صرفا به قدرتمندان محدود نبوده و می تواند برای فقیران و اجتماعات حاشیه نشین هم مفید باشد. از نظر کلمن ،سرمایه اجتماعی نشان دهنده یک منبع است زیرا متضمن شبکه های مبتنی بر اعتماد و ارزش های مشترک می باشد.
کلمن در مقاله ای سرمایه اجتماعی را منبعی مفید تعریف می کند که از طریق اتصالات اجتماعی برای یک کنشگر قابل استفاده شده است.این مفهوم شامل هستی های متنوعی است که به گمان کلمن همگی از بعضی وجوه ساختار های اجتماعی تشکیل شده اند و کنش های خاصی از کنشگران را – چه افراد و چه کنشگران مشارکتی – در درون ساختارهای اجتماعی ،تسهیل می کنند.کلمن با استفاده از تمایز اقتصادی مرسوم بین کالا های خصوصی و عمومی توضیح داد که چطور سرمایه اجتماعی به درک مشکل کنش جمعی کمک می کند.متفاوت از سرمایه فیزیکی و انسانی ،که به طور معمول یک کالای خصوصی هستند و مالکیت و سودشان به افراد بر می گردد،کلمن سرمایه اجتماعی را به عنوان نمونه کامل یک کالای عمومی می داند که توسط عده ای ایجاد می گردد ولی نه فقط برای کسانی که تلاشهایشان در بوجود آوردن آن موثر بوده است بلکه برای تمام کسانی که جزو یک ساختار هستند، می تواند مفید واقع شود.بنابر این نیازمند تعاون بین افرادی که حتی سود شخصی خود را پیگیری می کنند،است.
کلمن سرمایه اجتماعی را بدین صورت تعریف می کند.”مجموعه ای از منابع که در روابط خانواده و در سازمان اجتماعی محلی وجود دارند و برای رشد اجتماعی یا شناختی یک کودک یا نوجوان مفید هستند.این منابع برای افراد مختلف متفاوتند و می توانند امتیاز مهمی را برای توسعه سرمایه انسانی کودکان و نوجوانان ایجاد کنند.
رابرت پاتنام (Putnam) پس از انتشار مطالعه برجسته خود تحت عنوان (بولینگ تنها،2000) ،تبدیل به شناخته شده ترین چهره سرمایه اجتماعی گردید.اولین کار پاتنام در مورد سرمایه اجتماعی در بخش آخر مطالعه ای درباره حکومت منطقه ای در ایتالیا ارائه شد.بر اساس دو دهه گردآوری داده های تجربی،پاتنان به دنبال شناسایی وتبیین تفوتهای بین مدیریت منطقه ای در شمال و جنوب ایتالیا بود.پاتنام در ابتدا رویکردی نهادی نسبت به مطالعه داشت و بر عملکرد نسبی عاملین سیاست عمومی در شمال و جنوب متمرکز نمود و نتیجه گیری کرد که عملکرد نهادی به نسبت موفق مناطق شمالی به دلیل روابط دو جانبه بین حکومت و جامعه مدنی است.او ریشه های این رفتار مدنی سودمند را در فعالیت های اصناف اولیه قرون وسطی در دولت – شهرهای بزرگ مستقل و خود گردان شمال می دانست. در عوض ،او بر این باور بود که ریشه های شکاف بین دولت و جامعه مدنی در جنوب در دوره حکومت نورمن ها نهفته است که این دوره فرهنگ شک و ترس متقابل را ایجاد نمود و این ویژگی بارها سد اصلاحات و نوزایی نهادی شده است.
پاتنام مفهوم سرمایه اجتماعی را برای روشن تر شدن تفوت های تعهد مدنی به کار گرفت.او این اصطلاح را صرفا پس از ارائه بحثی مفصل درباره شواهد خود ازعملکردنهادی نسبی و میزان های تعهد مدنی تعریف کرد.”سرمایه اجتماعی در اینجا به ویژگی هایی از سازمان اجتماعی از جمله اعتماد،هنجار ها و شبکه ها اشاره دارد که قادرند کارایی جامعه را با تسهیل کنشهای تعاونی بهبود بخشند”.به بیانی دقیق تر ،سرمایه اجتماعی از طریق افزایش هزینه های بالقوه جدا شدن ،تقویت هنجارهای بده بستان ،تسهیل جریان اطلاعات ،از جمله اطلاعات مربوط به شهرت کنشگران و تجسم موفقیت های گذشته سعی دارد به تحقق کنش جمعی کمک کند.
تعریف پاتنام از سرمایه اجتماعی در طول دهه 1990 مقداری تغییر کرده بود.در سال 1996 او اظهار داشت:منظور من از سرمایه اجتماعی آن دسته از ویژگیهای زندگی اجتماعی ،شبکه ها،هنجارها و اعتماد است که مشارکت کنندگان را قادر می سازد تا به شیوه ای موثر تر اهداف مشترک خود را تعقیب نمایند.
سرمایه اجتماعی از دیدگاه کلمن
سرمایه اجتماعی عبارت از ارزش آن جنبه از ساختار اجتماعی که به عنوان منابعی در اختیار اعضا قرار می گیرد تا بتوانند به اهداف و منافع خود دست پیدا کنند.به نظر کلمن،سرمایه اجتماعی تعهدات و انتظار،کانال های اطلاعاتی و مجموعه هنجارها و ضمانت های موثری که انواع معینی از رفتار را تشویق و یا مجبور می کند،شکل می دهد.او اعتقاد دارد سرمایه اجتماعی با کارکرد شیء تعریف می شود.سرمایه اجتماعی شیء واحد نیست،بلکه انواع چیزهایی است که دو ویژگی مشترک دارند:1- همه آنها شامل جنبه ای از ساخت اجتماعی اند 2-کنش های معین افرادی را که در درون ساختار هستند تسهیل می کنند.
درنظر کلمن کارکردی که به وسیله مفهوم سرمایه اجتماعی مشخص می شود ارزش جنبه هایی از ساختار اجتماعی برای کنشگران است،که به منزله منابع کنشگران می توانند برای تحقق علائقشان از آنها استفاده کنند با تشخیص این کارکرد،جنبه های معینی از ساختار اجتماعی،مفهوم سرمایه اجتماعی هم در تبیین نتایج مختلف در سطح کنشگران منفرد و هم به انتقال در سطح خرد به کلان بدون بسط جزئیات اجتماعی – ساختاری که از طریق آنها این انتقال به وقوع می پیوندد کمک می کنند.(کلمن)
سرمایه اجتماعی از دیدگاه بوردیو
بوردیو در فرضیه سرمایه فرهنگی که درسال 1973 تنظیم گردید بر تاثیر خاستگاه اجتماعی خانواده ها،بر عملکرد تحصیلی تاکید داشت که این خاستگاه به عنوان یک منبه فرهنگی ،به بچه ها در ورود به مدارس کمک می نمود.
خدمت اصلی تفکر بوردیو در توسعه مجموعه ای از استعاره های قوی برای تشریح موشکافانه رابطه قدرت و سلطه در کار،در جهان اجتماعی،و بطور کلی قشر بندی فرهنگ،می باشد.وی برجسته ترین چیزی که از اقتصاد سیاسی بیرون می کشد همان چیزی است که آن را سرمایه فرهنگی می نامد.به نظر وی ،سرمایه فرهنگی در درون فضای اجتماعی، پخش شده است و سپس بوسیله ارث،انتقال یافته و بالاخره به صورت فرهنگ سرمایه گذاری می گردد.به عبارت دیگر می توان گفت که اصطلاح سرمایه فرهنگی از قیاس با سرمایه اقتصادی،نظریات و قوانین و تحلیل مباحث مربوط به سرمایه داری رواج یافت.بوردیو بر عملکرد به عنوان پیامد رابطه دیالکتیکی میان ساختار و عامل تاکید می کند و سعی دارد تا نحوه ادراک و ساخت جهان اجتماعی از سوی آدمها را ،بر مبنای جایگاهشان در فضای اجتماعی بررسی کند.
سرمایه اجتماعی از دیدگاه پوتنام
پوتنام (1993-1998) از محققین اخیر سرمایه اجتماعی است و تاکید وی برنحوه تاثیر سرمایه اجتماعی بر رژیمهای سیاسی و نهادهای دموکراتیک مختلف است.پوتنام،سرمایه اجتماعی را مجموعه ای از مفاهیمی مانند اعتماد، هنجارها وشبکه ها می داند که موجب ایجاد ارتباط و مشارکت بهینه اعضای یک اجتماع شده و در نهایت منافع متقابل آنان را تامین خواهد کرد.از نظر وی اعتماد و ارتباط متقابل اعضا در شبکه،به عنوان منابعی هستند که در کنش های اعضای جامعه موجود است.پوتنام سرمایه اجتماعی را به عنوان وسیله ای برای رسیدن به توسعه سیاسی اجتماعی در سیستمهای سیاسی مختلف می دانست.تاکید عمده وی بر مفهوم اعتماد بود و به زعم وی همین عامل بود که می توانست باجلب اعتماد میان مردم و دولتمردان و نخبگان سیاسی موجب توسعه سیاسی شود.بنابر این، اعتماد منبع باارزشی از سرمایه محسوب می شود که اگر در حکومتی به میزان زیاد اعتماد وجود داشته باشد به همان اندازه رشد سیاسی و توسعه اجتماعی بیشتر خواهد بود. پوتنام سرمایه اجتماعی را به چهار دسته تقسیم می کند.
1-سرمایه اجتماعی رسمی و غیر رسمی
2-سرمایه اجتماعی متراکم و غیر متراکم
3-سرمایه اجتماعی گسسته و پیوسته
4-سرمایه اجتماعی زنجیره ای