کتاب خاطرات یک بچه چلمن 17: (جلد هفدهم) – شوت از سه امتیازی بالاتر!

 

 

کتاب خاطرات یک بچه چلمن (Diary of a Wimpy Kid)  جلد هفدهم، شوت از سه امتیازی بالاتر!

گرگ هفلی از همان ابتدا تکلیفش را در مورد ورزش روشن کرده. اون می‌گه از ژنِ ورزش نصیبی نبرده و هیچ استعدادی در این زمینه نداره و بازنشستگی‌اش را از ورزش رو اعلام می‌کنه.

اما این اعلام برائت صریح از ورزش باعث نمی‌شه که پاش به این عرصه باز نشه و کتاب «شوت از سه‌امتیازی بالاتر!» هم شرح همین ماجرا و شیرینکاری‌های ورزشی گرگ است از زبان خود او.

بخشی از کتاب کتاب خاطرات یک بچه چلمن 17

حالم خیلی بد است که هرگز در ورزش خوب نبوده‌ام، چون گمانم بابا دلش می‌خواست من یک ستاره‌ ورزشی بشوم. او هر وقت می‌رفت کتاب‌خانه، یک‌عالمه کتاب ورزشی با خودش می‌آورد خانه. مطمئنم که بودند بچه‌هایی که این‌کاره بودند، اما من نبودم.

به هر کتاب‌خانه‌ای که بروید یک‌عالمه کتاب می‌بینید در مورد بچه‌هایی که خیلی کارشان خوب بوده و تیمشان را قهرمان کرده‌اند. اما من هرگز تجربه‌ مشابهی نداشتم و شرط می‌بندم یک‌عالمه بچه مثل من هست که هرگز قهرمان ورزشی نبوده.

 

مامان می‌گوید المپیک را دوست دارد، چون نشان می‌دهد که آدم‌ها قادر به انجام دادن چه کارهایی هستند. اما من عاشق نگاه کردن بدشانسی‌های المپیک هستم.