کتاب قصر آبی اثر لوسی ماد مونتگمری

کتاب قصر آبی (The blue castel) داستان والنسی یک دختر بیست و نه ساله‌ مجرد است که هیچ عشقی را در زندگی‌اش نداشته و همه او را به چشم یک پیر‌دختر نگاه می‌کنند. او تمام سال‌های زندگی‌اش را در یک خانواده‌ خشک و مقرراتی همراه با یک مادر غرغرو و خرافاتی و دختر عموی مزخرفش زندگی کرده و هیچ‌گاه از دستورات آن‌ها سرپیچی نکرده است.
یک روز به خاطر حمله‌های قلبی مکررش به دکتر مراجعه کرده و متوجه می‌شود که مبتلا به یک بیماری قلبی خطرناک است و بیشتر از یک سال زنده نخواهد ماند و از آنجا که هرگز معنای واقعی زندگی را نفهمیده و هیچ لذتی را در زندگی‌اش تجربه نکرده، تصمیم می‌گیرد که به زندگی بی‌روح و کسل کننده‌ای که همیشه به او تحمیل شده خاتمه دهد‌ و روزهای باقیمانده عمرش را آنگونه که دوست دارد زندگی کند و عشقی واقعی را تجربه نماید.

بخشی از کتاب قصر آبی

وقتی دخترعمو استیکلس در می‌زد، والنسی می‌دانست که ساعت هفت و نیم است و باید بیدار شود. تا جایی‌که یادش می‌آمد دخترعمو استیکلس، همیشه ساعت هفت و نیم درِ اتاقش را می‌زد. دخترعمو استیکلس و خانم فردریک استرلینگ از ساعت هفت صبح بیدار می‌شدند اما والنسی چون لاغر و ضعیف بود به خاطر یک سنت خانوادگی می‌توانست نیم ساعت بیشتر بخوابد. والنسی ‌که از بیدار شدن در صبح امروز بیش از هر صبح دیگری متنفر بود از خواب بیدار شد. چه دلیلی برای بیدار شدن وجود داشت! یک روزِ کسل‌کننده‌ دیگر مثل بقیه‌ روزها…

درباره (نویسنده) ال.ام.مونتگومری

لوسی مود مونتگمری، زاده ۳۰ نوامبر ۱۸۷۴ نویسنده کانادایی در کلیفتون به دنیا آمد و در بیست و یک ماهگی، مادرش را بر اثر بیماری از دست داد. پس از آن، پدربزرگ و مادربزرگش مسئول بزرگ کردن او شدند.

مونتگمری پس از فارغ التحصیلی، یک سال را در کنار پدر و نامادری اش گذراند و اولین اثر خود را که یک شعر بود، در روزنامه دیلی پاتریوت به انتشار رساند. او در طول زندگی‌اش یک دیوان شعر، بیست رمان، سی مقاله و پانصد و سی داستان کوتاه منتشر کرد. سرانجام در ۲۴ آوریل ۱۹۴۲ بر اثر ایست قلبی در تورنتو درگذشت.


👉امتیاز بده.