دبی فورد و آثار او
دبی فورد (Debbie Ford)، نویسنده، مربی و معلم شناخته شدۀ آمریکایی متولد ۱ اکتبر ۱۹۵۵ است. کتابهای او تاکنون بهبیستو شش زبان زنده دنیا ترجمه شدهاند و در دانشگاهها و دیگر کانونهای خودشناسی در سراسر جهان تدریس میشوند.
دبی فورد، مدرک خود را در رشته روانشناسی و در شاخه مطالعات شهودی از دانشگاه جان. اف. کندی اخذ کرد و در سال ۲۰۰۱ نایل به دریافت جایزه بهترین استاد سال برای نقش برجسته و تلاشهایش در زمینه روانشناسی و عرفان گردید. او در سال ۲۰۰۳ از دانشگاه امرسون و در سال ۲۰۰۴ از دانشگاه جان. اف. کندی مدرک دکترای افتخاری دریافت کرد.
او به عنوان موسس بنیاد فورد برای «تربیت یکپارچگی وجود» تکنیکهای موثر و بسیار متفاوتی در زمینه راهنمایی و مربیگری معرفی کرده است که در سراسر دنیا مورد مطالعه و استفاده قرار میگیرد. دبی همچنین خالق و آموزگار «فرایند سایه» کارگاههای سه روزهی متحولکنندهای است که تا به حال زندگی دهها هزار نفر در سراسر دنیا را تغییر داده است.
آموزههای روشنگر و ایدههای انقلابی او در زمینه خودشناسی و تحول درونی علاوه بر عدم تحمل میانمایگی و روزمرگی، دبی فورد را به مربی مشهور بینالمللی، راهنمای سمینارهای خودشناسی و سخنران شناخته شده کنفرانسهای روانشناختی تبدیل کرده است.
فورد در زندگیاش با مسائلی مثل غلبه بر اعتیاد، طلاق والدین و خیانت مواجه بوده. او هرگز از به اشتراک گذاشتن داستان زندگیاش خجالت نمیکشید. در دوران نوجوانی والدین دبی از هم جدا شدند و او به مصرف مواد روی آورد تا مطابق انتظارات والدینش عمل نکند. طبق مصاحبه دبی با روزنامه USA Today او روزی بیش از ۱۰۰ قرص مصرف میکرد. با این حال آشنایی با صحبتهای چوپرا زندگی دبی را تغییر داد و تاثیر شگرفی در او به وجود آورد. بعد از مدتی دبی متوجه شد به بیماری سرطان دچار شده و تصمیم گرفت این سفر پر فراز و نشیب را به طور شجاعانه با مخاطبانش به اشتراک بگذارد.
او در سال ۲۰۱۲ در مصاحبهای با اپرا وینفری اعلام کرد که در حال مبارزهای سخت و معجزهآسا با این بیماری است. علاوه بر این دبی بسیاری از تجربیات و داستانهای زندگیاش را در کتاب «شجاعت» با مخاطبان در میان گذاشته است. دبی فورد در ۱۷ فبریه ۲۰۱۳ چشم از جهان فرو بست.
کتاب های دبی فورد
نیمۀ تاریک دنبالکنندگان نور (The Dark Side of the Light Chasers) جدایی معنوی (Spiritual Divorce) راز سایه(The Secret of the Shadow) بهترین سال زندگی (The Best Year of Your Life) سؤال های درست ((The Right Questions چرا آدم های خوب کارهای بد می کنند ؟ (؟Why Good People Do Bad Things ) نام برخی از کتاب ها در ترجمه متفاوت است.
کتاب نیمه تاریک وجود: توان، خلاقیت، استعداد و رؤیاهای خود را بازیابید
کتاب نیمه تاریک وجود (The Dark Side of the Light Chasers ) اثر دبی فورد با بیانی ساده و روان، روشهای منظم و پیوستهای را ارائه می کند که به یکپارچگی درونی کمک میکنند.
برای قضاوت نشدن، پذیرفته شدن، محترم ماندن و در نهایت داشتن زندگی سالم و شاد باید درون خود را شناخت و با آن مواجه شد. بسیاری از انسانها تلاش میکنند تا احساسات منفیشان را انکار و یا پنهان کنند تا در جامعه پذیرفته شوند. این احساسات همان سایهها یا نیمهی تاریک وجودمان هستند که همیشه برای روبرو شدن با آنها مقاومت میکنیم و از شناخت و تحلیل کردنشان طفره میرویم.
«نیمۀ تاریک وجود» از بخشی از وجود شما سخن میگوید که به روی آن چشم بسته و نادیدهاش گرفتهاید؛ بخشی از خود شما که بدون پذیرش آن هیچگاه کامل نخواهید شد و به یکپارچگی دست نخواهید یافت.
[aff-link link=”https://snappshop.ir/product/snp-1794276981/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%86%DB%8C%D9%85%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%DA%A9-%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%AF-%D8%A7%D8%AB%D8%B1-%D8%AF%D8%A8%DB%8C-%D9%81%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA” text=”خرید از اسنپ شاپ”]
کتاب راز سایه: توان سرزندگی با تعبیری نو از داستان زندگی
دبی فورد (Debbie Ford) در این کتاب به روشی کاملا مجاب کننده راهکارهایی ارائه میدهد که رویکردهایتان را به زندگی تغییر میدهد. او ابزارها و فرایندهایی در اختیار شما قرار میدهد تا بتوانید از محدودیتهای داستان زندگیتان خلاص شوید.
همهی انسانها دائما دنبال بهتر شدن هستند. آنها برای رشد شخصیت و تواناییهایشان همیشه و هواره در تلاشند. اما گاهی این تلاش به ناکجا منتهی میشود. یعنی انسانها بیشتر از آنکه دنبال یک خود بهتر باشند، دنبال خود قابل ترحم تر هستند. این خود ساخته شده ممکن است ماسکی از ایدهآلگرایی، خاص بودن و هزاران چیز دیگر داشته باشد اما در نهایت به دنبال این است که از بقیه توجه بیشتری بگیرد.
کتاب راز سایه (The Secret of the Shadow) به شما نشان میدهد «داستان زندگی شما» اینگونه آغاز نشده است که حقیقت شما را برای جهان توصیف کند. این داستان فقط بخش کوچکی از شماست که در الگوهای تکراری گذشته محصورتان کرده است و عشق، آرامش، امنیت خاطر و موفقیتی را که میتوانید کسب کنید، محدود میکند.
برای آنکه بتوانید خود کامل و تجلی باشکوه خویش را ببینید باید قدم از این داستان بیرون بگذارید. قدم بیرون گذاشتن از داستان زندگی به شما اجازه میدهد تا دیوارهای محکم پیرامون قلب خویش را درهم شکنید و از حصار خود بیرون آیید. برای زندگی کردن در دنیای بیرون از خویش باید زخمهایتان را مرهم گذارید و با گذشته خود آشتی کنید؛ باید رنجها و دردهای خود را بشناسید و ضعفها و کاستیهای خود که بخشی از طبیعت انسانی شما هستند را بپذیرید.
دبی فورد، کتاب راز سایه را در سال ۲۰۰۹ نوشته است. این کتاب روایت زندگی پر پیچ و خم و پر رمز و راز خود نویسنده است. داستان ۱۳ سال مصرف داروهای غیرمجاز و بدون نسخه و ۲۵ سال خودناباوری و تنفر از خود. دبی فورد در این کتاب به شما نشان میدهد که چگونه قدم به قدم شخصیت ترحم برانگیز خودتان را از بین ببرید و آنرا تبدیل به یک شخصیت سالم، مستقل و قابل اعتماد کنید.
او استراتژیها و راهکارهایی را برای پذیرش خود، به ویژه نیمهی تاریک خود (سایه) ارائه میدهد. و به خواننده آموزش میدهد چگونه تیرگیهای وجودش را به اندازهی نور درونیاش دوست داشته باشد و آن را بپذیرد؛ و چگونه تمام شکستها را تبدیل به پیروزی کند.
کتاب چرا آدمهای خوب کارهای بد میکنند
کتاب چرا آدمهای خوب کارهای بد میکنند نوشتهی دبی فورد، در دسته کتابهای روانشناسی با موضوع خودسازی است. دبی فورد در این کتاب یک پژوهش موثر در مورد نیروهای پنهان ارائه میکند. نیروهایی که ما را به سمت انجام کارهای غیرقابل باور و تخریب خود سوق میدهد.
فورد در این کتاب توضیح میدهد زمانی که ما بدانیم آمیزهای از خیر و شر، نیک و بدی، روشنایی و تاریکی، قدرت و ضعف هستیم آن وقت است که میتوانیم در مسیر درمان و پر کردن شکاف درونیمان قدم بر داریم.
شکافی که درون همهی ما وجود دارد. در این کتاب فورد به ما میاموزد که چطور نقابهایی را که پس و پشت آن خودمان را مخفی کرده ایم پس بزنیم. او می گوید انسان در زندگی خود پشت هزاران نقاب پنهانشده و انتخاب نقابها و ماسکها تا حد زیادی به گرایش طبیعی انسان بستگی دارد به این که او نقاب قربانی شدن را انتخاب میکند یا نقاب قربانی کردن را.
بخشی از کتاب:
-شرم انکار شده و پردازش نشده، از جمله عواملی است که ما را به سوی ویران گردانیدن موفقیتهایمان، طغیان بر ضد منافع شخصیمان، برداشتن آنچه متعلق به ما نیست، بیآبرو شدن به جهت پیروی از عادات گذشتهمان و تخریب روابطمان میکشاند.
خراب کردن خود، شیوهای است برای آشکار گردانیدن شرم درونیمان یعنی ناآگاهانه کاری را انجام میدهیم که خود را در برابر دیگران بیآبرو میکنیم تا بتوانیم جلوی حادثهای را بگیریم که موجب میشود بیش از این شرمگین شویم؛
به عبارت دیگر اگر به حساب شرم مان نرسیم، او به حساب ما رسیدگی میکند. اگر باز هم انکار یا سرکوبش کنیم، آن را بهگونهای ویرانگرانه بروز خواهیم داد. برای همین است که بسیار مهم است با درد و رنج گذشتهمان کنار آییم، از آن بیاموزیم و از آن برای رشد و کمک به بیشتر کامل و یکپارچه شدن بهره بگیریم؛ آنوقت است که دیگر ناچار نیستیم کاری را انجام دهیم تا آنچه را قادر به دیدنش نیستیم، علنی و ظاهر کنیم.
وقتی ارزش ذاتی شرم را درک کردیم، خواهیم دانست که چیست، خواهیم دانست رهنمودی روحی برای کمک به ما برای درک عمیقترین لایههای وجودیمان و درمان زخمهای عاطفیمان و غیرفعال سازی برنامهریزی منفیمان است و این را باید یک درمان روحی دانست، شیوهای برای درمان روح به منظور هدایت ما تا با سرشت درست و سالم مان ارتباط صمیمانهتری برقرار کنیم.
اقدام به ویران کردن خویش به نظر میرسد از اندوه ناشی شده باشد، اما به عقیده من، این نوع اقدامات شیوهی طبیعی نشان دادن شرم درونی و نهانی و شکافی است که در درونمان وجود دارد.
ممکن است بتوانیم برای مدتی این شرم نهانی را حفظ کنیم تا اینکه روزی درست سر بزنگاه، شرایطی پیش میآید و عواملی دست به دست هم میدهند تا یادآورمان شوند چه چیزهایی را در اعماق درونمان پنهان کردهایم. ممکن است آن شرایط احساس شکست، بی کفایتی و ناشایستگی باشد که شروع به تکان دادن و لرزش انداختن جهان درونمان کند و ما را دلواپس و نگران و تلخ و مردد نسبت به خویش گرداند.
چه بسا شرم مان موجب شود احساس کنیم بیش از دیگران به موفقیت دستیافتهایم و هدفهایمان برآورده شده. این ممکن است زمانی رخ دهد که به سطحی از موفقیت، محبت، عشق یا ستایش دست یابیم که در خارج از حوزه آشنای آسایش ماست.
-نقطه ضعف یا پاشنه آشیل روان بشر که اغلب نیمه تاریک خوانده می شود، سرچشمه هر کار خودویرانگرانه ای ست. نیمه تاریک که زاده خجالت، ترس و انکار است، نیت های خوب ما را به گمراهی کشانده و ما را به کارهای تصورنشدنی و باورنکردنی در جهت خودویرانگری و تباهی می کشاند.
خجالت و انکار بنا بر یک دلیل ساده، نیمه تاریک ما را تقویت می کنند. اگر ما ضعف ها، کاستی ها و اشتباهات خود را به عنوان بخشی طبیعی از بشر بودنمان می پذیرفتیم، هنگام رویارویی با وسوسه هایی که نمی دانیم در برابر آن ها چه کنیم، درخواست کمک می کردیم.
آنگاه می توانستیم تشخیص دهیم که این هوس های تاریک، مانند میل به برقراری رابطه جنسی با کسانی غیر از همسر، برداشتن پولی که متعلق به ما نیست یا دروغ گفتن به منظور برخورداری از موقعیت بهتر، بخشی طبیعی از بشر بودن ماست که نیاز به درک و پذیرفته شدن دارد.
اما از آنجا که این امیال کشف و بررسی نشده باقی می مانند، در خجالت و انکار پیچیده و در تاریکی پنهان می شوند. در آنجا خودِ تاریک ما، یعنی هر یک از جنبه های ناخواسته و انکارشده وجودمان، به اندازه ای نیرو جمع می کند که سرانجام، فوران آن گریزناپذیر می شود.
هر جنبه ای که در خود انکار کرده ایم، هر فکر و احساسی که آن را اشتباه و غیر قابل قبول دانسته ایم، سرانجام در زندگی ما رخ می نماید. هنگامی که سرگرم ایجاد کسب و کاری هستیم یا می خواهیم خانواده ای تشکیل دهیم یا از آن ها که دوست داریم مراقبت کنیم، وقتی به اندازه ای گرفتار هستیم که نمی توانیم به عواطفمان توجه داشته باشیم، مجبور می شویم امیال تاریک و ویژگی های خجالتبار خود را پنهان سازیم و در نتیجه در معرض خطر فوران آن ها قرار می گیریم. فقط در چند دقیقه، هنگامی که به هیچ رو انتظار آن را نداریم، یک جنبه طردشده یا نامطلوب ما می تواند سر برآورد و زندگی، شهرت و همه سخت کوشی ما را نابود کند. من، این فوران را تاثیر توپ بادکنکی می نامم.
[aff-link link=”https://snappshop.ir/product/snp-1278905921/%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D9%87″ text=”خرید از اسنپ شاپ”]
کتاب پاکسازی ضمیر: بیداری روحانی در ۲۱ روز
دبی فورد در کتاب پاکسازی ضمیر: بیداری روحانی در ۲۱ روز ، فرآیندی سه مرحلهای را معرفی میکند که به ما قدرت رها کردن افکار مسموم و رفتار مخرب و در عوض رسیدن به آرامش عمیق درونی را میدهد. این سفر ۲۱ روزه چشمان ما را به روی هر آنچه هستیم و میخواهیم باشیم، میگشاید.
دبی فورد (Debbie Ford) در عملیترین و کاربردیترین اثر خود، پاکسازی ضمیردر ۲۱ روز، شما را با خود به سفری اکتشافی میبرد. در این سفر پوسته خارجی ما برای عیان کردن گنج درونمان به زیبایی میریزد.
[aff-link link=”https://snappshop.ir/product/snp-1349899483/%D9%BE%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%B6%D9%85%DB%8C%D8%B1″ text=”خرید از اسنپ شاپ”]
کتاب بهترین سال زندگی شما
هدف کتاب بهترین سال زندگی شما (The Best Year Of Your Life)، الهام بخشیدن، هدایت و حمایت از شما تا رسیدن به نقطهای از لذت زندگی است که حتی تصورش را هم نمیکردید؛ و درنهایت، حظ بردن از نتیجه تلاشهایتان در انتهای سال، طوری که وقتی به آخر سال رسیدید، دلتان نخواهد آن سال تمام شود.
هدف آن همراهی شما در این تجربه است که بهترین سال زندگیتان چه معنا و مفهومی دارد؛ چگونه بهنظر میرسد و چه احساسی را در شما بهوجود میآورد. وقتی حضور آن را احساس کردید، این کتاب به شما کمک میکند خطمشی و برنامهای طراحی کنید که موفقیتتان را تضمین کند و به مهارتهایی دست پیدا کنید که رویاهای دیرینتان را تحقق بخشند.
انتخاب با شماست! همینجا و همین لحظه. فقط به این موضوع فکر کنید که این زندگی متعلق به شماست، چه تنها، چه بیمار، چه چاق، چه فقیر، چه گرفتار و چه افسرده باشید، این زندگی مال شماست.
ممکن است تحصیل کرده نباشید یا حتی در گذشته مرتکب اشتباهاتی شده باشید؛ ممکن است مشکلات شخصیتی داشته باشید یا کسی که دوست داشتهاید ترکتان کرده باشد؛ ممکن است در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته باشید؛ ممکن است مورد محبت و حمایت عزیزانتان نباشید، حتی شاید به نظر برسد همهچیز از کنترل شما خارج است.
باید زندگیتان را با هر چه در آن میگذرد، بپذیرید. معنی بهترین سال زندگی این نیست که به همه چیزهایی که دوست دارید، برسید. معنی آن به اتمام رساندن فلان پروژه، یافتن عشق زندگیتان یا کم کردن ۱۰ کیلوگرم از وزنتان نیست.
معنای آن پرداخت بدهی یا پیدا کردن شغل جدید هم نیست. ممکن است در سالی که پیش رو دارید کارتان یا حتی عزیزی را از دست دهید؛ ممکن است از همسرتان جدا شوید یا در محل کار مشکلاتی برایتان پیش آید. چیزی که سعی دارم به شما بگویم این است که معنای بهترین سال زندگی این نیست که همه روزهای آن شکوفه باران و بر وفق مرادتان باشد.
ساختن بهترین سال زندگیتان مستلزم تقویت قسمتهایی از وجودتان است که به رشد و شکوفایی نیاز دارند. بهترین سال زندگیتان، سالی است که در هر روزِ آن الهامبخش زندگی خود بوده و تصمیمهایی را که میگیرید دوست داشته باشید؛ همینطور خودتان را.
بدین معناست که با گذشته خود کنار بیایید تا آیندهای بسازید که با همه سالهای عمرتان متفاوت باشد و تکتک روزهایی را که در اختیارتان گذاشته شده، با شور و اشتیاق زندگی کنید و الهامبخش دیگران باشید.
بخشی از کتاب
هر سال در هر گوشه از دنیا اغلب ما در مراسم سال نو شرکت میکنیم. این مراسم فقط برای خوردن و آشامیدن و پایکوبی در کنار عزیزانمان نیست، برای مرور گذشتهها و حتی قدردانی از نعماتی که هم اکنون داریم نیز نیست.
سنت سال نو در واقع برای آن است که تصمیم بگیریم تغییر کنیم؛ برای آن است که با خودمان عهد ببندیم کاری جدید یا متفاوت انجام دهیم. فرقی نمیکند بخواهیم شرایط مالی خود را بهبود ببخشیم یا روابطمان را با دیگران به ظاهر خود برسیم یا شغلمان را تغییر دهیم، همه ما به دنبال هدفی مشترک هستیم.
هدف این است که میخواهیم سال پیش رو بهتر از سال گذشته باشد. پس چه اتفاقی میافتد؟ چرا عهدی که با خود میبندیم به چشم بر هم زدنی رنگ میبازد؟ چرا اکثر ما نمیتوانیم به اهداف خود برسیم؟ چرا همه آن اهداف تا ماه بعد به کلی فراموش میشوند؟
آیا به این دلیل است که آن چه را تا ماه قبل میخواستیم دیگر نمیخواهیم؟ آیا اهداف و خواستههای ما تغییر میکنند؟ آیا تسلیم شدهایم و از خواستهی خود انصراف دادهایم با همهی آنها را در دستمال حریر پیچیده و دور انداختهایم؟
تا به حال فکر کردهاید شاید دلیل موفق نشدن ما تنها این باشد که برای این اهداف برنامهریزی نمیکنیم یا ابزار و شرایط لازم برای به سرانجام رسیدن آنها را مهیا نمیسازیم؟
حال اگر قرار باشد امسال با هر سال متفاوت باشد، چه؟ اگر قرار باشد تمام روزهای سال جدید را با عزمی جزم طوری زندگی کنید که بدون توجه به هر اتفاق و پیشامدی بهترین سال زندگیتان را بسازید چه؟
اگر به شما بگویند برای خلق بهترین سال زندگیتان همهچیز در کنترل شماست به طوری که میتوانید هرطور میخواهید آن را شکل دهید، خلق کنید و به دست بیاورید، چه؟ اگر همین امروز متوجه شوید انتخاب با شماست چه میکنید؟
خلق بهترین سال زندگیتان در لحظهها نهفته است، بهترین سال زندگی شما به دستاوردهای بیرونی بستگی ندارد، بلکه از آن در پرده برداشتن از بزرگترین تمنای وجود شماست. بهترین سال زندگی شما سالی است که در آن همان چیزی شوید که همیشه میخواستید باشید.
خودتان را با بهترین تصویری که میشناسید مجسم کرده و سعی کنید نیروهای خود را در آن جهت به کار گیرید. همانطور که یک مجسمهساز از قطعهای مرمر، مجسمهای زیبا میتراشد، همه ما نیز باید زوائدی را که مانع از دیدن و بودن خود حقیقیمان میشود، بتراشیم و خود حقیقیمان را نمایان سازیم.
[aff-link link=”https://snappshop.ir/product/snp-1884939048/%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%B4%D9%85%D8%A7″ text=”خرید از اسنپ شاپ”]
کتاب اثر سایه
این کتاب، توسط نویسندگانی چون دبی فورد، دیپاک چوپرا و ماریان ویلیامسون، سه آموزگار با سه رویکرد منحصر به خود، نوشته شده و با هدف شناساندن یکی از بزرگترین هدایای زندگی یعنی «سایه» می باشد. تضاد میان آن که هستیم و آن که میخواهیم باشیم همواره محور اصلی تمام کشمکشهای انسان بوده است.
کتاب اثر سایه: کتابی برای بر افروختن قدرت نهفته درون (The Shadow Effect: Illuminating the Hidden Power of Your True Self) با سه رویکرد تحولبرانگیز از حقیقتی تازه پرده بر میدارد که در حقیقت بر خلاف آنچه میترسیم تجربه کنیم، اتفاق خواهد افتاد.
. به جای شرمساری احساس همدلی و به جای خجالت احساس شهامت خواهیم کرد. دیگر گمان نمیکنیم محدودیم، بلکه آزادی را تجربه میکنیم. آنگاه قدم از دنیای تاریک سایه بیرون نهاده و دنیایی روشن را زیر پای خود میبینیم.
با همدلی و گشودن دریچههای قلبمان به روی جهان، اعتماد به نفس و شهامت در ما برانگیخته میشود. رها از همه ترسهای گذشته با در آغوش گرفتن سایه خویش، خودِ کامل، اصیل و حقیقیمان را دیگر بار تجربه میکنیم، قدرت از دست رفتهمان را باز میستانیم، از بند رها میشویم و رؤیاهایمان را تحقق میبخشیم.
بخشی از کتاب :
زمانی که درباره سایه، نیمه تاریک طبیعت انسان، حرف میزنیم تقریباً هیچکس نمیتواند آن را انکار کند یا ادعا کند وجود ندارد. ترس و خشم بارها بر زندگی همه انسانها سایه افکنده است. اخبار حوادث سرشت انسان را به بدترین شکل نشان میدهد و گویی این خبرها هرگز تمامی ندارند. اگر با خودمان صادق باشیم باید اقرار کنیم وسوسههای تاریک گهگاه در ذهن همه ما سایه میافکند و بهایی که برای خوب بودن میپردازیم پنهان کردن بدی زیر نقاب است.
در این میان، به نظر میرسد معرفی نیمه تاریک دعوت به نوعی مناظره، روان درمانی یا حتی شب شعر عاشقانه است. به محض آنکه افراد از وجود آن مطلع میشوند، میخواهند از شر آن خلاص شوند. جنبههای بسیاری از زندگی وجود دارد که میتوان برای آن راهحلی فوری پیدا کرد، اما متأسفانه سایه یکی از آنها نیست. دلیل آنکه هزاران سال، یعنی از زمانی که انسان به نیمه تاریک خود آگاه شد، نتوانسته است مشکل سایه را حل کند، هنوز مبهم است. فقط وقتی میتوان این راز را کشف کرد که بدانیم ابتدا چطور با سایه خود کنار بیاییم. بنابراین، من بخش نخست این کتاب را با این رویکرد به سه قسمت تقسیم کردهام و این تقسیمبندی را براساس ذات پزشکی خود، یعنی تشخیص، درمان و در نهایت پیشبینی صادقانه میزان بهبودی، انجام دادهام:
کتاب شامل سه قسمت است:
-سایه – دیپاک چورا
-سازش با خود، دیگران و جهان – دبی فورد
-فقط نور می تواند سایه را بیرون کند – مارین ویلیامسون
[aff-link link=”https://snappshop.ir/product/snp-1064277503/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D8%AB%D8%B1-%D8%AF%D8%A8%DB%8C-%D9%81%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%A2%D8%AA%DB%8C%D8%B3%D8%A7″ text=”خرید از اسنپ شاپ”]