گابریل گارسیا مارکز و آثار او

گابریل خوزه گارسیا مارکز (Gabriel José García Márquez) روز ۶ مارس ۱۹۲۷ به دنیا آمد و پدربزرگ و مادربزرگش او را در شهر فقیر آراکاتاکا در شمال کلمبیا بزرگ کردند. وی در بوگاتا، پایتخت کلمبیا، به مدرسه رفت.

به تشویق خانواده به تحصیل حقوق پرداخت، اما به زودی دریافت که روح و روان او تنها با نوشتن و ادبیات آرام می گیرد. او بعدها در اولین کتاب خاطراتش با عنوان زنده ام که روایت کنم نوشت که دوران کودکی سرچشمه الهام تمام داستانهای وی بوده است.

او تحت تأثیر پدربزرگش که شخصیتی آزادی خواه بود و در هر دو جنگ داخلی کلمبیا شرکت کرده بود آگاهی سیاسی پیدا کرد. مارکز از سال های جوانی در نیمه دهه ۱۹۴۰ به حرفه روزنامه نگاری پرداخت و در کنار گزارش های واقعی، نخستین داستان های کوتاه خود را منتشر کرد.

او در سال ۱۹۴۱ اولین نوشته هایش را در روزنامه ای به نام Juventude که مخصوص شاگردان دبیرستانی بود منتشر کرد و در سال ۱۹۴۷ به تحصیل رشته حقوق در دانشگاه بوگوتا پرداخت و هم زمان با روزنامه آزادیخواه ال اسپکتادور به همکاری پرداخت. در همین روزنامه بود که گزارش داستانی سرگذشت یک غریق را به صورت پاورقی چاپ شد.

گارسیا مارکز که به شدت تحت تأثیر ویلیام فالکنر، نویسنده آمریکایی، بود، نخستین کتاب خود را در ۲۳ سالگی منتشر کرد که از سوی منتقدان با واکنش مثبتی روبرو شد.

در سال ۱۹۵۴ به عنوان خبرنگار ال اسپکتادور به رم و در سال ۱۹۵۵ پس از بسته شدن روزنامه اش به پاریس رفت. در سفری کوتاه به کلمبیا در سال ۱۹۵۸ با نامزدش مرسدس بارکاپاردو در سیزده سالگی تقاضای ازدواج کرد و بیش از نیم قرن با یکدیگر زندگی کردند؛ بخش اعظم این سال ها را در مکزیک گذراندند. در سال های بین ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۱ به چند کشور بلوک شرق و اروپایی سفر کرد و در سال ۱۹۶۱ برای زندگی به مکزیک رفت.

گابریل گارسیا مارکز، در روز پنجشنبه ۱۷ آوریل ۲۰۱۴ (۲۸ فروردین ۱۳۹۳)، در سن ۸۷ سالگی، در خانه‌اش در مکزیکو سیتی درگذشت.

کتاب صد سال تنهایی

کتاب صد سال تنهایی(به اسپانیایی: Cien años de soledad)، (به انگلیسی: One Hundred Years of Solitude) اثر گابریل گارسیا مارکز است که اولین بار در سال ۱۹۶۷ در آرژانتین با تیراژ ۸۰۰۰ نسخه منتشر شد.


[aff-link link=”https://snappshop.ir/product/snp-2117407333/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D8%AF-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%AA%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%AB%D8%B1-%DA%AF%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D9%84-%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%A7-%D9%85%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B7-%D9%86%D9%88%DB%8C%D9%86″ text=”خرید از اسنپ شاپ”]

کتاب عشق سال های وبا یا عشق در زمان وبا

کتاب عشق سالهای وبا (به اسپانیایی: El amor en los tiempos del cólera) نام رمانی از گابریل گارسیا مارکز است که در سال ۱۹۸۵ منتشر شد. کتاب عشق سالهای وبا یکی از عاشقانه های معروف جهان رمان است.

داستان با مرگ خرمیا دوسنت آمور، عکاس قدیمی شهر، در اثر خودکشی شروع می‌شود. دکتر خوونال اوربینو، پزشک سرشناس شهر، که با دوسنت آمور رفاقت داشته و هم‌بازی شطرنج با یکدیگر بوده‌اند، ضمن انجام کارهای مربوط به صدور گواهی فوت و جواز دفن برای دوست قدیمی خود، از خلال‌ نامه‌ای که او پیش از مرگش نوشته است، پی می‌برد که خرمیا دوسنت آمور در تمام این سال‌ها معشوقه‌ای پنهان داشته است.

داستان سپس با رجعت به گذشته سرنوشت هر یک از این شخصیت‌ها را در خلال زندگی آن‌ها پی می‌گیرد…


[aff-link link=”https://snappshop.ir/product/snp-1055125210/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B9%D8%B4%D9%82-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D8%AB%D8%B1-%DA%AF%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D9%84-%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%A7-%D9%85%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1″ text=”خرید از اسنپ شاپ”]

کتاب زنی که هر روز راس ساعت ۶ صبح می آمد

کتاب زنی که هر روز راس ساعت ۶ صبح می‌آمد یازده داستان کوتاه از مارکز را که در سال‌های ۱۹۴۱ تا ۱۹۸۰ میلادی به نگارش درآمده دربردارد.

عنوان داستان‌ها از این قرار است:

-زنی که هر روز راس ساعت ۶ صبح می‌آمد!

-ایوا درون گربه‌ی خویش

-بی‌شک شخصی این گلهای سرخ را پرپر کرده است!

-آن روی دیگر مرگ

-گفتگو با آیینه

-چشمان آبی رنگ سگ

-لک‌لک‌ها در نیمه‌شب

-نا‌به‌سامانی‌های سه احمق

-مشکلات ایزابل در زیر باران‌های ماکوندو

-سومین تسلیم

-تابو: مردی سیاه که فرشته‌ها را در انتظار نگه داشت.

داستان زنی که هر روز راس ساعت ۶ صبح می آمد داستان زنی است که یک روز صبح طبق عادت هر روزه اش به رستوران خوزه می رود ولی در این روز خاص چیزی در رفتار زن تغییر کرده است. که ناشی از اتفاقات شب گذشته است.

زن اصرار دارد خوزه به یاد بیاورد که وی پیش از ساعت ۶ صبح وارد رستوران شده، در حالی که خوزه مطمئن است مطابق هر روز زن رأس ساعت ۶ به رستوران آمده است.


[aff-link link=”https://snappshop.ir/product/snp-1783375207/%D8%B2%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%87%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%B1%D8%A7%D8%B3-%D8%B3%D8%A7%D8%B9%D8%AA-6-%D8%B5%D8%A8%D8%AD-%D9%85%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D8%AF!” text=”خرید از اسنپ شاپ”]

کتاب دوازده داستان سرگردان اثر گابریل گارسیا مارکز

کتاب شامل دوازده داستان کوتاه از گابریل گارسیا مارکز است. این داستان‌ها جزو نوشته‌های اولیه و دوران جوانی مارکز هستند.

مارکز نگارش این داستان‌ها را در دهه هفتاد میلادی آغاز کرد. مجموعه اولیه هجده داستان داشت که پنج داستان را برای فیلم بلند و یکی را هم برای مجموعه تلویزیونی نوشته بود.

نویسنده در مورد علت سرگردانی آن‌ها می‌گوید: این‌ها را تایپ می‌کردم و پاره می‌کردم. در واقع بین میز کار من و صندوق زباله همیشه داستان‌هایی بودند که سرگردان بودند. این دوازده داستان در سال ۱۹۹۲ از این سرگردانی نجات یافتند و منتشر شدند.

عنوان دوازده داستان عبارتند از :

– آقای رییس جمهور سفر بخیر

– قدیسه

– زیبای خفته در هواپیما یا هواپیمای زیبای خفته

– خواب تعبیر می‌کنم یا حرفه من خواب دیدن است

– فقط آمدم تلفن کنم

-وحشت‌های ماه اوت

-اتومبیل مشکی

– هفده انگلیسی مسموم شده

– باد سرد شمالی

– تابستان سعادتمند خانم فوربس

-نور مثل آب است

-رد خون روی برف

کتاب یادداشت های روزهای تنهایی اثر گابریل گارسیا مارکز

یادداشت های روزهای تنهایی مجموعه پراکنده‌ای از نوشته‌ها، خاطرات و مقالات گابریل گارسیا مارکز است، که با «نامه خداحافظی» شعرواره‌ای از او، ترجمه شده است. مقالات این مجموعه بین سال‌های ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ میلادی، در جراید مختلف انتشار یافته است.

بخشی از کتاب یادداشت های روزهای تنهایی

دختری زیبا و لاغر بود؛ رنگ پوستش به رنگ نان و چشمانش مانند دو دانه بادام سبز… موهایش سیاه و بلند، که تا کمرش می‌رسید. بوی شرق از او می‌تراوید. می‌توانست بولیویایی و یا فیلیپینی باشد.

لباسش، نشان دهنده ذوق و سلیقه موقر. ژاکت کتان سفید، بلوز ابریشم با رنگ‌های بسیار شفاف و گل‌دار. شلوار از جنس کتان و کفشی با خط‌های طویل و رنگ گل‌های بوگامبیلیا.

هنگامی که او را در صف بالا رفتن به هواپیمای نیویورک در فرودگاه شارل دوگل در پاریس دیدم، فکر کردم: «این زیباترین زنی است که در همه عمرم دیده‌ام». به او راه دادم و به شماره صندلی‌ام بر روی بلیط خیره ماندم. وقتی که به صندلی تخصیص داده شده‌ام رسیدم، او را در صندلی کنار خود دیدم. با نفس‌های بریده از خودم پرسیدم: «در این اتفاق، کدام یک از ما بدبخت‌تر است؟!».

یادداشتی دیگر از این مجموعه:

«اگر خداوند لحظه‌ای فراموشش شود و مرا عروسکی پارچه‌ای بپندارد، و اگر چنین باشد که برای مدتی کوتاه باز عمری ارزانی‌ام دارد، به یقین حرفی در مورد آن چه بدان‌ها می‌اندیشم بر زبان نخواهم راند و بی‌شک اندیشه خواهم کرد پیرامون حرف‌هایی که می‌بایست بگویم.

ارزیابی خواهم کرد چیزها را نه برای آن چه می‌ارزند، ولی خواهم سنجید آنان را برای معنایی که می‌دهند. کم می‌خوابم اما رویای فراوان دارم. می‌دانم برای هر دقیقه‌ای که چشمانمان را می‌بندیم شصت ثانیه روشنایی از دست می‌دهیم.»…


[aff-link link=”https://snappshop.ir/product/snp-1053642721/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C” text=”خرید از اسنپ شاپ”]

کتاب گزارش یک آدم ربایی اثر گابریل گارسیا مارکز

گزارش یک آدم‌ربایی، (به اسپانیایی: Noticia de un secuestro) نام یک کتاب غیرداستانی نوشتهٔ گابریل گارسیا مارکز است.

این کتاب، ماجرای ربودن، زندانی‌کردن و در نهایت رهاکردن تعدادی از چهره‌های سرشناس کلمبیا در اوایل دههٔ ۱۹۹۰ توسط کارتل مدلین را روایت می‌کند. کارتل مدلین، یکی از کارتل‌های مواد مخدر بود که به‌وسیلهٔ پابلو اسکوبار ایجاد شده و مدیریت می‌شد.

این کتاب، نخستین بار در سال ۱۹۹۶ به زبان اسپانیایی منتشر شد و یک سال بعد، نسخهٔ انگلیسی آن به چاپ رسید.

کتاب تدفین مادربزرگ اثر گابریل گارسیا مارکز

کتاب تدفین مادربزرگ، مجموعه داستان‌های کوتاه کلمبیایی قرن بیستم است.

عناوین داستان‌ها عبارتند از:

-خواب نیمروز سه شنبه

-روزی چون روزهای دیگر

-در این دهکده دزدی وجود ندارد

-بعد از ظهر شگفت بالتاثار

-بیوه مونتی‌ یل

-یک روز بعد از شنبه

-گل‌های مصنوعی


[aff-link link=”https://snappshop.ir/product/snp-1308338698/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%DB%8C%DA%A9-%D8%A2%D8%AF%D9%85-%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%AB%D8%B1-%DA%AF%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D9%84-%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%A7-%D9%85%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%A2%D8%AA%DB%8C%D8%B3%D8%A7″ text=”خرید از اسنپ شاپ”]

تدفین مادربزرگ

شخصیت اصلی داستان تدفین مادربزرگ ، زن مسنی است که هیچ‌کس باور نمی‌کرد روزی از دنیا برود. او مادربزرگی قدرتمند و مالک منطقه‌ای وسیع است و افراد زیادی زیر دست او قرار دارند. قدرت زیاد مادربزرگ او را تبدیل به دیکتاتوری کرده که به نظر می‌رسد مرگ او با به پایان رسیدن فرمانروایی مصادف می‌شود و نویسنده با روایت دوره‌ای ۱۴ روزه که بین مرگ تا تدفین او را در برمی‌گیرد اشاره و نقدی بر استعمار و زورگویی‌های رهبران جامعه دارد.


[aff-link link=”https://snappshop.ir/product/snp-1047793091/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AA%D8%AF%D9%81%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D8%A7%D8%AB%D8%B1-%DA%AF%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D9%84-%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%A7-%D9%85%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D9%87″ text=”خرید از اسنپ شاپ”]

کتاب گردباد برگ یا توفان برگ و چند داستان دیگر

رمان توفان برگ یا برگ باد (به اسپانیایی: la hojarasca و انگلیسی leaf storm) در شهر افسانه‌ای ماکوندو (همان شهری که در صد سال تنهایی نیز از آن صحبت شده) اتفاق می‌افتد. اما داستان ۲۵ سال تمام را از ۱۹۰۳ تا ۱۹۲۸ در بر می‌گیرد و در این دوران شهر ماکوندو ابتدا رونق بی‌سابقه صنعت موز را به چشم می بیند دورانی که دوران شکوفایی اقتصادی است و کمپانی های آمریکایی باعث و بانی آن هستند و از این رونق بهره‌برداری می‌کنند و آنگاه کسادی ویرانگری به دنبال می آید.

کتاب شامل هفت داستان کوتاه است که عبارت‌اند از:

– توفان برگ

-زیباترین مرد مغروق جهان

– مردی بسیار پیر با بال‌های بسیار بزرگ

– بلکمان خوش‌قلب، فروشنده معجزات

– آخرین سفر کشتی ارواح

– گفت‌وگوی ایزابل با خود به هنگام تماشای باران درماکاندو

-نابوسیاه پوستی که فرشتگان را در انتظار می‌گذاشت

این داستان‌ها حاصل اولین تجربه‌های نویسندگی «مارکز» هستند که به تأثیر از آثار «فاکنر» به نگارش درآمده‌اند و نشانه‌هایی از رئالیسم جادویی در آن‌ها دیده می‌شوند.

بخشی از رمان:

در طی نخستین سال‌های قرن بیستم در یکی از شهرهای کوچک امریکای جنوبی، دکتری بازنشسته که رفتاری عجیب و غریب و نامتعارف دارد با صراحت و قاطعیت از مداوای قربانیان یک شورش سرباز می‌زند. سال‌ها بعد دکتر خودش را دار می‌زند.

اما برای مردم انتقام‌جوی این شهر مسئله این است که آیا اجازه دهند که بر پایه رسم و آیین او را به خاک بسپارند یا بگذارند در همان خانه‌ای که این اواخر خود را در آن جا منزوی کرده بود بپوسد…

ببینید خانم، برای من فقط کمی علف بجوشانید و بیاورید، انگار که سوپ است… ممه از جایش تکان نخورد. سعی کرد بخندد، اما نتوانست خنده را بیرون بریزد. در عوض رو به آدلایدا کرد. آن وقت آدلایدا هم که لبخند می‌زد، اما پیدا بود ناراحت است، پرسید: “چه جور علفی دکتر؟” و او با صدای جویده جویده و خست بارش گفت: “علف معمولی خانم. از همان علفی که خر می خورد” …


[aff-link link=”https://snappshop.ir/product/snp-774224493/%D8%AA%D9%88%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%DA%AF” text=”خرید از اسنپ شاپ”]

کتاب پاییز پدر سالار یا خزان پیشوا

پاییز پدرسالار، (به اسپانیایی: El otono del patriarca) رمانی است نوشته گابریل گارسیا مارکز که در سال ۱۹۷۵منتشر شد. در ایران با نام های «خزان خودکامه»، پاییز پدر سالار «خزان پیشوا» ترجمه شده است. داستان کتاب به وقایع تاریخی دوران دیکتاتوری فرانسیسکو فرانکو در اسپانیا، آناستازیو سوموزا، و رافائل تروخیو در جمهوری دومینیکن بسیار نزدیک است.

این کتاب درباره‌ی یک ژنرال پیر است که حدودا پنج هزار بچه نامشروع دارد. او در تنهایی و بی‌کسی در کاخی فرسوده است که در آن کثافت و فضله و تپاله حیوانات وجود دارد. او همچنان با همان رویه ظلم و زور و ستم و جنایت بر کشوری کوچک فرمانروایی می‌کند.

دیکتاتور در ابتدای حکومتش فردی است محبوب و مقدس و محترم که بی‌واسطه بین مردمش حضور دارد. کم کم قدرت زیاد و خودکامگی با هم درمی‌آمیزد و نهایتا قدرت کامل نصیبش شده و تماس با واقعیت‌ها به کلی قطع‌شده و تنهایی‌اش شروع می‌شود. خوی و خصلت دیکتاتوری او را وادار به جنایت می‌کند. و پاییز دیکتاتور زمانی آغاز می‌شود که علیه او کودتا می‌شود و او مردم را نیز همراه خود نمی‌بیند. او بدل‌هایی نیز دارد که در برخی موارد این بدل‌ها هستند که در برخی جاها حضوردارند.

ژنرال پیر برای سفاکی و جنایات و انحراف‌های خاص خود آدمی مبتکر و مبدع نیزهست.

در میهمانی‌ها و مراسم کسی حتی جرات نفس کشیدن در حضورش را نیز ندارد. علاوه بر مردم و اطرافیان حتی بستگان درجه اولش نیز از ظلم و جنایت او بی‌نصیب نمانده‌اند. دیکتاتوری که پدرش معلوم نیست چه‌کسی است و دیوانه‌وار عاشق مادرش است و بعد از مرگش او را به طرز مضحک و مسخره‌ای در بین مردم تا مقام قدیسین بالا می‌برد و در مشکلات مادرش را به گونه‌ای صدا می‌زند که انگار خدا را صدا می‌زنند.


[aff-link link=”https://snappshop.ir/product/snp-562361224/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%B2-%D9%BE%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%AB%D8%B1-%DA%AF%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D9%84-%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%A7-%D9%85%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D9%BE%D8%B1%D8%AB%D9%88%D8%A7″ text=”خرید از اسنپ شاپ”]

کتاب رسوایی قرن و دیگر نوشته های مطبوعاتی اثر گابریل گارسیا

کتاب رسوایی قرن و دیگر نوشته های مطبوعاتی در اواسط دهه ۱۹۸۰ توسط یک نویسنده گردآوری شد که در نهایت در قالب یک کتاب دو جلدی به اسپانیایی چاپ شد. و نسخه‌ انگلیسی‌اش در سال ۲۰۱۹ به چاپ رسید.

این کتاب شامل ۴۲ نوشته مطبوعاتی «گابریل گارسیا مارکز» است که بین سال‌های دهه پنجاه تا هشتاد در نشریات مختلف به چاپ رسانده است. از دل این یادداشت‌ها و تک‌نگاری‌ها می‌توان به تحلیل او از نوشتن رمان‌های مشهورش مانند «صد سال تنهایی»، «پاییز پدر سالار» و… پی برد.

یادداشت‌های مطبوعاتی مارکز دست و دل او را برای خلق شاهکارهایش گرم می‌کرده‌اند. با این حال، خود آن‌ها هیچ کم از داستان‌های درخشانش ندارند و به خوبی گواهی می‌دهند که چرا مارکز یکی از غول‌های جاودان ادبیات دنیاست و چرا همای نوبل ادبیات بر شانه‌هایش نشسته است.

در «رسوایی قرن» با نوشته‌هایی روبه‌رو هستیم که هم چاشنی خیال و هم واقعیت در هم آمیخته شده و خود مارکز بخش خیالی آن را نیز واقعی می‌داند و در طول همین کتاب به خوانندگانی که این بخش از کتاب را نمی‌بینند انتقاد می‌کند. «آرایشگر رئیس دولت»، «قاتلان تنهادلان»، «خون‌نامه نگاری»، «دیدار با مجارستان» و… عنوان یادداشت‌های این کتاب را تشکیل می‌دهند.


[aff-link link=”https://snappshop.ir/product/snp-2036800026/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B1%D8%B3%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%82%D8%B1%D9%86-%D8%A7%D8%AB%D8%B1-%DA%AF%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D9%84-%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%A7-%D9%85%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%AE%D8%B2%D9%87″ text=”خرید از اسنپ شاپ”]

کتاب کسی نیست به سرهنگ نامه بنویسد یا کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد

کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد (به اسپانیایی: El coronel no tiene quien le escriba) عنوان کتابی از گابریل گارسیا مارکز است. او این کتاب را در ۱۹۵۷ در پاریس نوشت و در حالی که به لحاظ مالی در شرایط بدی قرار داشت. این اثر در ۱۹۶۱ میلادی منتشر شد. این رمان کوتاه نماد انتظار افراد برای ایجاد تغییری نومیدانه در زندگی آن‌هاست.

کتاب کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد، روایت روزگار سرهنگ پیری است که سال‌ها در انتظار رسیدن نامه‌ای از طرف دولت به سر می‌برد تا برای شرکت و خدمات‌اش در یک جنگ داخلی بسیار قدیمی مبلغی به عنوان مقرری برای او در نظر گرفته شود.

سرهنگ در حالی که در شرایط بسیار وخیم مالی قرار دارد (مانند شرایط مارکز در حین نوشتن اثر) تصمیم دارد تا با مقرری مورد انتظار علاوه بر ترتیب دادن یک زندگی آبرومندانه برای خودش و همسرش، خروس جنگی پسرش را که چند ماه پیش حین توزیع مخفیانه اعلامیه‌های ضد دولتی کشته شد را نیز پرورش دهد.

انتظار او برای دریافت نامه مزبور ادامه می‌یابد و آن نامه هرگز به دست او نمی‌رسد. او که به پیروزی خروس جنگی به چشم نوعی انتقام مرگ پسرش نگاه می‌کند در شرایط سختی قرار می‌گیرد که وادار به انتخاب راهی میان زندگی سخت و حفظ و پرورش خروس برای انتقام یا فروش خروس برای ادامه زندگی می‌شود.


[aff-link link=”https://snappshop.ir/product/snp-646910780/%DA%A9%D8%B3%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%86%D9%85%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D8%AF” text=”خرید از اسنپ شاپ”]

کتاب یادداشت های پنج ساله

کتاب «یادداشت‌های پنج‌ساله» نوشته‌ «گابریل گارسیا مارکز» دربرگیرنده‌ حدود شصت یادداشت متفاوت از مارکز در طی چهار سال (۱۹۸۰-۱۹۸۴) است.

عقاید مارکز در مورد نویسندگی، سیاست، جامعه، جایزه‌ نوبل و… از موضوعات این نوشته‌ها هستند. او با دیدی موشکافانه، انتقادی و بیانی گیرا و جذاب از افکار و اعتقاداتش سخن می‌گوید. «داستانی مخوف برای شب سال نو»، «بیماری سیاسی محمدرضا پهلوی»، «همینگوی خصوصی من»، «کوکاکولا، یادش بخیر»، «مزخرفات آنتونی کوئین»، «بسیار خوب، باز هم در مورد ادبیات صحبت کنیم» و… چند عنوان از یادداشت‌های او هستند.

بخشی از یادداشت شبح جایزه‌ی نوبل:

هر سال در همین دوره، شبحی، آرام و قرار از دست نویسندگان می‌گیرد: جایزه‌ی نوبل ادبیات. خورخه لوئیس بورخس که تقریبا همیشه کاندیدای این جایزه است، در مصاحبه‌ای مطبوعاتی اعتراض کرده بود که چگونه برای دو ماه آن همه پیش‌بینی در نگرانی معلق نگهش می‌دارد و عذابش می‌دهد.

بدون شک بورخس شایسته‌ترین نویسنده‌ی اسپانیولی زبان برای جایزه‌ی نوبل است و هر سال بی‌رحمانه و ناگریز این بلا را بر سرش می‌آورند. بدبختانه نتیجه‌ی نهایی به شایستگی و حق مسلم کاندیدا ربطی ندارد؛ به انصاف و عدالت خداوند متعال نیز مربوط نیست. به اراده‌ی اسرارآمیز هیئت داوران آکادمی سوئد مربوط می‌شود و بس».

بخشی از «داستانی مخوف برای شب سال نو»:

کمی به ظهر مانده بود که به شهر آرتزو رسیدیم. دو ساعت تمام دنبال قصری گشتیم که میگل اوترو سیلوا، نویسنده اهل ونزوئلا، در آن گوشه زیبای منطقه توسکانا خریده بود. قصری که در واقع قلعه‌ای بود متعلق به قرون وسطی. یکشنبه‌ای بود در اوایل ماه اوت، داغ و پرسر و صدا، و پیدا کردن کسی در خیابان‌ها برای پرسیدن آدرس کار آسانی نبود.

خیابان‌ها فقط مملو بود از توریست‌های خارجی. بعد از مدتی تلاش بی‌نتیجه بار دیگر سوار ماشین شدیم، از شهر خارج شدیم و به جاده‌ای رسیدیم که هیچ تابلویی برای راهنمایی نداشت. اما یک پیرزن غازچران به دقت برای ما توضیح داد آن قصر در کجاست.

قبل از آن‌که از او خداحافظی کنیم از ما پرسید خیال داریم شب را در آن‌جا بگذرانیم؟ همان‌طور که واقعآ قرار بود در جواب گفتیم فقط برای صرف ناهار به آن‌جا می‌رویم. گفت: «خدا را شکر! چون آن خانه مملو از شبح است.» من و همسرم به اشباح اعتقادی نداریم، به خصوص در روز روشن. پس به خرافاتِ از سر ساده‌لوحی او خندیدیم، ولی بچه‌ها خیلی خوشحال بودند که عاقبت می‌توانند یک شبح تمام و کمال را به چشم ببینند.

میگل اوترو سیلوا که علاوه بر آن‌که نویسنده خوبی است، میزبانی عالی و بسیار خوش غذاست با ناهاری فراموش‌نشدنی در انتظار ورود ما بود. چون کمی دیر کرده بودیم فرصت نشد داخل قصر چرخی بزنیم و بعد سر میز برویم.


کتاب از عشق و ابلیس

از عشق و ابلیس یا عشق و سایر اهریمنان یا از عشق و شیاطین دیگر رمانی از نویسنده کلمبیایی گابریل گارسیا مارکز است که نخستین بار در سال ۱۹۹۴ منتشر شد.

«گابریل گارسیا مارکز» به عنوان محبوب‌ترین نویسنده ادبیات اسپانیایى‌زبان، سرخوشانه داستان خود را با ترکیب مضامین قدرگرایى، خیالى، قهرمانى و همه مفاهیم دیگرى که از کودکى در دهکده آرکاتاکا در منطقه سانتامارتا کشورِ کلمبیا با آن رشد کرده بود، درآمیخته است.

مارکز با نوشته‌هایش عناصر خیال را وارد زندگى روزانه و عادى مردم نموده است. توصیفات بی‌نظیر و تصویر‌پردازی بی‌نقص مارکز، خواننده را به عمق داستان می‌کشاند و با شخصیت‌های داستان عجین می‌کند. کتاب «از عشق و ابلیس» مارکز ارزش خواندن چند‌باره را دارد و این مهم‌ترین ویژگی آثار اوست. دوران مستعمره نشینی, تفتیش عقاید و هنگامه دزدان دریایی است.

در پیش‌درآمد کتاب، گارسیا مارکز ادعا می‌کند که رمان نسخهٔ داستانی شدهٔ افسانه‌ای محلی است که مادربزرگش در زمان کودکی به او گفته: دختر بچه‌ای ۱۲ ساله با موهای بلند مسی‌رنگ که به هاری مبتلا شد و از او معجزه‌هایی سر زد و موهایش پس از مرگ به بلند شدن ادامه داد. سالها بعد گارسیا مارکز به عنوان یک روزنامه‌نویس شاهد حفاری معبدی بود که در آن جسد دختربچه‌ای پیدا شد که موهای بلندش هنوز به جمجمه‌اش متصل بود، و او تصمیم گرفت داستانش را بنویسد.

کتاب ساعت شوم

ساعت شوم، اولین کتاب به شکل رمان از گابریل گارسیا مارکز است که در سال ۱۹۶۲ منتشر شد و سریعاً مورد استقبال واقع شد و جایزه ادبی کلمبیا را نصیب خود کرد.

مارکز این کتاب را زمانی که در پاریس زندگی می‌کرده نوشته است و عنوان اولیه کتاب « شهر لعنتی یا لعنت به این شهر» بوده است، اما مارکز بعد از بازنویسی این داستان نامش را به ساعت شوم تغییر داد.

داستان در شهری نزدیک به یکی از رودخانه های کلمبیا رخ میدهد که در آن هریک از سردمداران شهر، از قبیل شهردار و کشیش خود را لایق رهبری مردم میدانند و به شیوه خودشان سکان شهر را دردست گرفته اند. در کتاب تقابل بین دین و سیاست مشاهده میشود و اتفاقاتی که در این بین رخ میدهد و رفته رفته این اتفاقات بزرگتر و جدی تر میشوند.


[aff-link link=”https://snappshop.ir/product/snp-1411240425/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%D8%A7%D8%B9%D8%AA-%D8%B4%D9%88%D9%85-%D8%A7%D8%AB%D8%B1-%DA%AF%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D9%84-%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%A7-%D9%85%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%A2%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D9%86″ text=”خرید از اسنپ شاپ”]

کتاب سرگذشت یک غریق همراه با دوازده داستان

داستان سرگذشت یک غریق ابتدا در سال ۱۹۵۵ میلادی در روزنامه «اِل اسپکتادور دِ بوگاتا»به تحریر درآمد. مارکز که در سال ۱۹۲۸ به دنیا آمده بود در آن سال ها هنوز خبرنگار جوانی بود.

در ۲۸ فوریه سال ۱۹۵۵ خبری مبنی بر مفقود شدن هشت عضو از کارکنان کشتی ناوشکن «کالداس» متعلق به نیروی دریایی کلمبیا که بر اثر طوفان در دریای کارائیب غرق شده بودند منتشر شد.این ناو از شهر «موبیل» آمریکا یعنی جائیکه برای تعمیر توقف کرده بود، به طرف بندر کلمبیایی «کارتاخنا» حرکت می کرد.

جست و جوی افراد غرق شده بلافاصله با هماهنگی نیروهای امریکایی مستقر در کانال پاناما که علاوه بر کنترل نظامی، کارهای خیریه دیگری را در جنوب کارائیب انجام می دادند، آغاز گردید.

جست و جو پس از چهار روز متوقف گشت و مرگ دریانوردان مفقود به صورت رسمی اعلام گردید. با این وجود پس از یک هفته، یکی از آنان در حال مرگ در یک ساحل دور افتاده شمال کلمبیا دیده شد. او ده روز در یک قایق نجات بدون خوردن آب و غذا در دریا سرگردان بود. اسم او «لوئیس آلخاندرو بلاسکو» بود.

کتاب سرگذشت یک غریق، بازنویسی مطبوعاتی از این ماجرا است که لوئیس آلخاندرو بلاسکو برای گارسیا مارکز تعریف کرد و به همان صورت یک ماه بعد از فاجعه، داستان به وسیله روزنامه «اِل اسپکتادور دِ بوگاتا» منتشر شد.

به لحاظ حضور در ارتش و نیز اهمیت رسانه ای، او در مدت کوتاهی به یک قهرمان ملّی و یک اسطوره مردمی تبدیل می شود و حکومت دیکتاتوری وقت، به او نشان افتخار داده و به درجه افسری ارتقا میدهد.

پس از مدتی که دقیقه دقیقه زندگی اش تحت الشعاع این قضیه قرار می گیرد و هر نام تجاری که او از وسایلش در آن ده روز استفاده کرده بابت تبلیغات به او مبلغ هنگفتی می دهد که فقط در مصاحبه ها عنوان کند که مثلا فلان آدامس را در آن ده روز می جویده و یا فلان کفش را به پا داشته است. اما چیزی نمیگذرد که تنور این بازار سرد می شود و برای همه تکراری شده و دیگر کسی به دنیال او نمی رود.

عشق و امید، حقیقت و دروغ، زندگی و مرگ، تلاش و خستگی، شجاعت و ترس، افتخار و مصرف زدگی همه در این کتاب پیداست.

در این هنگام او که با رفتار رسانه ها و مردم عادی و نیز حکومت دیکتاتوری وقت به کسب اعتبار و کسب مادیات از طریق برنامه های مختلف و عموماً تبلیغاتی عادت کرده است به دنبال ادامه این راه می رود و چون رغبت زیادی نمی بیند ، این بار به دفتر یک روزنامه مراجعه کرده و درباره آن حادثه دست به یک افشاگری می زند.

این حرکت نقطه عطف داستان و یا شکست باورهای خوانندگان است. افشاگری شخصیت اصلی داستان با جسارت خبرنگار و مدیر مسئول روزنامه همراه می شود و پس از مدتی به تعطیلی دفتر روزنامه و بیکاری خبرنگار و تبعید این قهرمان ملّی می انجامد. قهرمانی که تنها هنرش زنده ماندن در دریا بوده است ، به یک تبعیدی منزوی تبدیل می شود که او را از خدمت در نظام نیروی دریایی منفصل کرده اند.

کتاب ژنرال در هزارتوی خود اثر گابریل گارسیا مارکز

ژنرال در هزارتوی خود (به اسپانیایی :El general en su laberinto) رمانی است از گابریل گارسیا مارکز که اساس کتاب شرح حالی از واپسین روزهای زندگی رهبر و آزادی‌خواه کلمبیای بزرگ، سیمون بولیوار است.

نخستین چاپ این کتاب در سال ۱۹۸۹ میلادی منتشر شد. آثار و مدارک تاریخی کتاب بر اساس واپسین سفر بولیوار از بوگوتا به نوار ساحلی کلمبیا به قصد سفر به اروپا است. با توجه به شواهد تاریخی، مارکز در این کتاب تصویری جالب از ناامیدی، بیماری و مرگی که به ناچار بر عشق بولیوار به سلامتی و زندگی چیره می‌شود را به نمایش گذاشته است.

سیمون بولیوار یک سیاستمدار ونزوئلایی و یکی از رهبران اصلی جنبش ازادی خواهی در آمریکای لاتین بوده است. او جمهوری بزرگ کلمبیا شامل کلمبیا، ونزوئلا و اکوادور را بنیان نهاد.

کتاب زنده ام که روایت کنم

“زنده ام که روایت کنم” زندگینامه” گابریل گارسیا مارکز” است که به قلم خودش نوشته شده است. این کتاب در ابتدا در سال ۲۰۰۲ به اسپانیایی منتشر شد و ترجمه انگلیسی آن توسط “ادیث گروسمن” در سال ۲۰۰۳ منتشر شد.

این کتاب داستان زندگی ”گابریل گارسیا مارکز” از سال ۱۹۲۷ تا ۱۹۵۰ را روایت می کند و با پیشنهاد ازدواج وی به همسرش پایان می یابد. این کتاب به شدت بر موضوعاتی مانند: خانواده، مدرسه و شغل ”گابریل گارسیا مارکز” به عنوان روزنامه نگار و نویسنده تمرکز دارد و اشاراتی به واقعیت هایی از زندگی واقعی دارد که در رمان های او به شکل های متعددی آمده است، از جمله کشتار توسط کمپانی موز که به صورتی برجسته ظاهر می شود.


[aff-link link=”https://snappshop.ir/product/snp-1920781931/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D9%85-%DA%A9%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%DA%A9%D9%86%D9%85-%D8%A7%D8%AB%D8%B1-%DA%AF%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D9%84-%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%A7-%D9%85%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%B2-%D9%86%D8%B4%D8%B1-%D9%86%DB%8C” text=”خرید از اسنپ شاپ”]

کتاب ماجرای اقامت پنهانی میگل لیتین در شیلی یا بازگشت پنهانی به شیلی

کتاب ماجرای اقامت پنهانی میگل لیتین در شیلی داستان کارگردانی به نام میگل لیتین است که در سال ۱۹۷۳، پس از کودتایی که موجب سرگونی دولت سوسیالیست سالوادور آلنده شد، از شیلی فرار کرد.

لیتین در سال ۱۹۸۵ با تغییر هویت خود به عنوان تاجری اهل اروگوئه به کشورش بازگشت. او با کمک سه نفر، تحت استتار این که مشغول ساختن فیلمی درباره‌ی گردشگری هستند، شروع به ساختن فیلمی کرد که از حقایق مخوف شیلی تحت حکومت پینوشه، پرده برمی‌داشت.

پس از این، گابریل گارسیا مارکز با لیتین دیدار کرد تا قصه‌ی فرار او را با تمامی فراز و نشیب‌های ترسناک و طنزآمیزش از زبان خود لیتین بشنود. مارکز سپس با همان نثر جادویی و کم نظیر خود، داستان فرار لیتین را در کتاب ماجرای اقامت پنهانی میگل لیتین در شیلی برای مخاطبین روایت کرد.

کتاب سومین تسلیم

در کتاب سومین تسلیم، اثر گابریل گارسیا مارکز، نه داستان کوتاه و هیجان‌انگیز به سبک رئالیسم نوشته شده‌ است. و مارکز در این داستان‌های کوتاه به بزرگنمایی بخش‌های کوچکی از رمان «صدسال تنهایی» می‌پردازد. داستان‌های کوتاه این مجموعه شامل:

-دریای فرصت از دست رفته

-مرگ دائمی در ورای عشق

-سومین تسلیم

-سوی دیگر مرگ

-گفتگو با آینه

-تلخ‌کامی به خاطر سه تا خوابگرد

-چشمان یک سگ آبی رنگ

-کسی این رزها را به هم می‌زده است

-شب کلاغ‌ها است

مضمون تمامی این داستان‌ها در نهایت به رمان صدسال تنهایی ختم می‌شود.

کتاب برای سخنرانی نیامده ام

کتاب برای سخنرانی نیامده‌ام (Non sono venuto a fare discorsi) مجموعه سخنرانی های گابریل گارسیا مارکز پیرامون موضوعات مختلف از چگونگی نویسنده شدنش گرفته تا صحبت در مورد سینما، مسائل زیست محیطی، امریکای لاتین و گردهمایی های بین المللی و غیره. این سخنرانی ها با توجه به تاریخ زمانی به ترتیب از سال ۱۹۴۴ هنگامی که گابو برای اولین بار در زندگی اش توانسته بود بورس تحصیلی ای در دبیرستان به دست آورد، آغاز می شوند و تا سال ۲۰۰۷ و دعوت از او برای سخنرانی در چهارمین کنفرانس بین المللی زبان و در حاشیه آن تجلیل از بیست و پنجمین سالگرد دریافت نوبل این نویسنده امریکای لاتین ادامه پیدا می کنند.

اکثر سخنرانی‌ها کوتاه‌اند و در حقیقت مارکز علاقه‌ای به سخنرانی نداشته است. اسم کتاب هم جمله‌ای است که در یکی از همین سخنرانی‌ها گفته شده است.

کتاب از اروپا و آمریکای لاتین

از اروپا و آمریکای لاتین گزیده ای از نوشته ها و مقالات گابریل گارسیا مارکز است که طیف گسترده ای از موضوعات روز را در بر می گیرد؛ از قضیه جنایتی معمایی در شهر رم گرفته تا جشنواره سینمایی ونیز و رقابت دو هنرپیشه معروف ایتالیایی سوفیا لورن و جینا لولوبریجیدا و ماجراهای سفر گارسیا مارکز به مجارستان و روسیه.

نوشته هایی که در این مجموعه گرد آمده اند هر کدام به یک داستان کوتاه شباهت دارند و بر این اساس می توان این کتاب را مثل مجموعه داستان خواند.

کتاب روزی همچون روزهای دیگر

کتاب «روزی همچون روزهای دیگر» نوشته‌ی «گابریل گارسیا مارکز»، هشت داستان کوتاه را دربردارد.

-در این شهر هیچ دزدی نیست!

-گل سرخ‌های مصنوعی

-خواب بعدازظهر روز سه‌شنبه

-بعدازظهری شگفت‌انگیز برای بالتازار

-بیوه مونتیل

-روزی از پس شنبه

-روزی همچون روزهای دیگر

-سوگی بر مرگ یک زن

رمان‌ها

سال انتشار      نام کتاب        به زبان اسپانیایی

۱۹۶۲    ساعت شوم              La mala hora

۱۹۶۷    صد سال تنهایی         Cien años de soledad

۱۹۶۷    صد سال تنهایی         Cien años de soledad

۱۹۶۷    صد سال تنهایی         Cien años de soledad

۱۳۵۸   پاییز پدرسالار            El otoño del patriarca

۱۹۷۵   پاییز پدرسالار            El otoño del patriarca

۱۳۹۳   پاییز پدرسالار            The autumn of the patriarch

۱۳۶۵   پاییز پدرسالار            El otoño del patriarca

۱۳۸۱    پاییز پدرسالار            El otoño del patriarca

۱۹۸۵   عشق سال‌های وبا       El amor en los tiempos del cólera

۱۹۸۵   عشق سال‌های وبا       El amor en los tiempos del cólera

۱۹۸۹    ژنرال در هزارتوی خود  El general en su laberinto

۲۰۰۴   خاطرات روسپیان غمگین من   Memoria de mis putas tristes

داستان‌های کوتاه

سال انتشار      نام کتاب        به زبان اسپانیایی

۱۹۵۵   طوفان برگ     La hojarasca

۱۹۶۱    کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد      

۱۹۶۲    تشییع جنازه مادربزرگ

۱۹۶۸    زیباترین غریق جهان   the handsomest drowned man in the world

۱۹۷۲    داستان باورنکردنی و غم‌انگیزارندیرا و مادربزرگ سنگدل‌اش    

۱۹۸۱    گزارش یک مرگ        

۱۹۹۲    زائران غریب (مجموعه داستان کوتاه، همچنین با عنوان قدیس)       

۱۹۹۴    از عشق و شیاطین دیگر        

غیر داستانی

سال انتشار      نام کتاب        به زبان اسپانیایی

۱۹۷۰    سرگذشت یک غریق   

۱۹۸۲    بوی خوش گواوا        

۱۹۸۶    سفر پنهانی میگل لیتین به شیلی      

۱۹۹۶    گزارش یک آدم‌ربایی  

۲۰۰۲    زیستن برای بازگفتن   

۱۹۹۰–۲۰۰۰      یادداشت‌های روزهای تنهایی  

۲۰۱۸    رسوایی قرن و دیگر نوشته‌ها  

👉امتیاز بده.