شاهنامه فردوسی
کتاب شاهنامه فردوسی (Shahnameh)، اثری است منظوم در حدود پنجاه هزار بیت در بحر متقارب مثمن محذوف. سرایش آن حدود سیسال به طول انجامید. موضوع این شاهکار ادبی، افسانهها و تاریخ ایران از آغاز تا حمله عربها به ایران در سده هفتم میلادی است (شاهنامه فردوسی از سه بخش اسطوره، پهلوانی و تاریخی تشکیل شدهاست) که در چهار دودمان پادشاهیِ پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان گنجانده میشود.
امروز نسخههای گوناگون شاهنامه وجود دارد، در غیاب نسخه نخستین شاهنامه؛ برای برخی از این پرسشها، شاید هرگز نتوان به پاسخ یگانهای رسید. مثلا: شمار بیتهای آن شاهنامه که فردوسی با دست خود نوشته، شمار واژگان عربی که او در آن نسخه به کار برده، یا تاریخ آن روز که آن سخنسرا آخرین نسخه شاهکار خود را نگاشته. هیج کدام از این جوابها بنیادی نیستند اما هرکدام جستاری برای شناخت بیشتر و بهتر شاهنامهاند و هم یادآور دشواریهای آن روز. در یکی از روایتهای مردمی شمار بیتهای شاهنامه «چهلهزار» یاد شدهاست.
در حالی که به گواهی بیتی از متن شاهنامه و همینطور بنمایههای دیگر مانند بنداری، ریاحی، و علوی توسی از دیرباز زبانزد بودهاست که شاهنامه ۶۰٬۰۰۰ بیت دارد. با وجود این سخن، یکی از کهنترین دستنویسهای کامل شاهنامه، شاهنامه لندن (۶۷۵ هجری) ۴۹٬۶۱۸ بیت دارد. و شاهنامه ویرایشی خالقی مطلق نیز دارای ۴۹٬۵۳۰ بیت است. همچنین حمدالله مستوفی در نسخههایی که در سده هشتم دیده، بیش از پنجاههزار بیت نیافتهاست.
زندگینامه حکیم ابوالقاسم فردوسی
ابوالقاسم فردوسی طوسی سال ۳۲۹ هجری قمری درروستای پاژ شهرستان طوس در خراسان دیده به جهان گشود. پژوهشگران سرودن شاهنامه را برپایه شاهنامه ابومنصوری از زمان سی سالگی فردوسی میدانند. تنها سرودهای که روشن شده از اوست، شاهنامه است. حکیم ابوالقاسم فردوسی شاهنامه را در ۳۸۴ هجری سه سال پیش از برتختنشستن پادشاه محمود غزنوی، بهاتمام برد ودر ۲۵ اسفند ۴۰۰ هجری در هفتاد و یک سالگی، تحریر دوم رابه انجام رساند.فردوسی درسال ۴۱۶ هجری قمری، در طوس خراسان از دنیا رفت.
قطعه ای از کتاب شاهنامه داستان فرایین
فرایین چو تاج کیان برنهاد | همیگفت چیزی که آمدش یاد |
همیگفت شاهی کنم یک زمان | نشینم برین تخت بر شادمان |
به از بندگی توختن شست سال | برآورده رنج و فرو برده یال |
پس از من پسر بر نشیند بگاه | نهد بر سر آن خسروانی کلاه |
نهانی بدو گفت مهتر پسر | که اکنون به گیتی توی تا جور |
مباش ایمن و گنج را چاره کن | جهان بان شدی کار یکباره کن |
چو از تخمهی شهریاران کسی | بیاید نمانی تو ایدر بسی |
وزان پس چنین گفت کهتر پسر | که اکنون به گیتی توی تاجور |
سزاوار شاهی سپاهست و گنج | چو با گنج باشی نمانی به رنج |
فریدون که بد آبتینش پدر | مر او را که بد پیش او تاجور |
جهان را بسه پور فرخنده داد | که اندر جهان او بد از داد شاد |
به مرد و به گنج این جهان را بدار | نزاید ز مادر کسی شهریار |
ورا خوش نیامد بدین سان سخن | به مهتر پسر گفت خامی مکن |
عرض را به دیوان شاهی نشاند | سپه را سراسر به درگاه خواند |
شب تیره تا روز دینار داد | بسی خلعت ناسزاوار داد |
به دو هفته از گنج شاه اردشیر | نماند از بهایی یکی پر تیر |
هر آنگه که رفتی به می سوی باغ | نبردی جز از شمع عنبر چراغ |
همان تشت زرین و سیمین بدی | چو زرین بدی گوهر آگین بدی |
چو هشتاد در پیش و هشتاد پس | پس شمع یاران فریادرس |
همه شب بدی خوردن آیین اوی | دل مهتران پرشد ازکین اوی |
شب تیره همواره گردان بدی | به پالیزها گر به میدان بدی |
نماندش به ایران یکی دوستدار | شکست اندر آمد به آموزگار |
فرایین همان ناجوانمرد گشت | ابی داد و بیبخشش و خورد گشت |
همی زر بر چشم بر دوختی | جهان را به دینار بفروختی |
همیریخت خون سر بیگناه | از آن پس برآشفت به روی سپاه |
به دشنام لبها بیاراستند | جهانی همه مرگ او خواستند |
شب تیره هر مزد شهران گراز | سخنها همیگفت چندان به راز |
گزیده سواری ز شهر صطخر | که آن مهتران را بدو بود فخر |
به ایرانیان گفت کای مهتران | شد این روزگار فرایین گران |
سحاب دانش با ارائه خلاصه ای از بهترین کتابها با بیشترین تخفیف و کم ترین قیمت را برای شما معرفی می کند.
خرید اینترنتی کتاب شاهنامه