کتاب اقیانوسی در ذهن اثر کلر وندرپول
کتاب اقیانوسی در ذهن اثر کلر وندرپول است که داستان باشکوه دوستی دو پسر به نامهای جک و ارلی را به تصویر میکشد که سفری ماجراجویانه در دوران پس از جنگ جهانی دوم را آغاز میکنند. کتاب اقیانوسی در ذهن (Navigating Early) که معنی لغوی آن (پیمایش زودهنگام) می شود تحسینهای فراوانی را در دنیا برانگیخته و جوایز ادبی متعددی را نیز کسب کرده است.
در دوران پس از جنگ جهانی دوم پسری به نام جک مادرش را از دست داده و پدرش او را در یک مدرسهی شبانه روزی ثبتنام میکند تا آموزشهای نظامی و نظم و ترتیب در زندگی را یاد بگیرد. جک که هیچ دوستی در مدرسه ندارد، رفتارها و حرکات عجیب پسری متفاوت توجه او را به خود جلب میکند. این پسر که نامش ارلی است در واقع به بیماری اوتیسم مبتلاست ولی در آن دورهی زمانی مردم شناختی نسبت به این بیماری نداشتند و به همین دلیل او را به عنوان پسری غیرعادی با رفتارهای عجیب میشناختند.
ارلی رفتارهای متفاوت زیادی داشت؛ در هیچ کلاسی به جز ریاضی شرکت نمیکرد، با کسی حرف نمیزند، به تنهایی در موتور خانه مدرسه زندگی میکرد و… او علاقه فراوانی به درس ریاضی و عدد پی داشت و اعداد را به صورت شکل و رنگهای مختلف میدید. برادر ارلی در جنگ کشته شده اما او این موضوع را باور ندارد و مطمئن است که برادرش زنده است. جک کمکم با ارلی دوست میشود و وقتی داستان برادرش را میشنود تصمیم میگیرند تا سفری را برای پیدا کردن او آغاز کنند؛ سفری ماجراجویانه و پر رمز و راز با اتفاقاتی غیرمنتظره و عجیب …
بخشی از کتاب اقیانوسی در ذهن
وقتی پایم را گذاشتم توی غذاخوری، نصیحت آقای مدیر دربارهٔ گروهی نشستن یادم آمد. هرچند که ترجیح میدادم با خودم تنها باشم، ولی رفتم توی صف ناهار، سینی غذا را که رولت گوشت و نخودفرنگی و یک ژله با تکههای موز بود، برداشتم و بعد هم دلم را زدم به دریا و راه افتادم به طرف میز پسرهایی که سر چندتا از کلاسها دیده بودمشان.
یکی از پسرها ـ یعنی سَم فینی چاق ـ بدون اینکه حرفش را قطع کند، جابهجا شد. «هر کی فکر میکنه کرجی از بادبانی تندتر میره، احمقه! بذار از این پسر جدیده بپرسیم… بِیکر، کرجی تندتر میره یا بادبانی؟»
اصلاً نمیدانستم دارند دربارهٔ چه حرف میزنند، به خاطر همین هم اَمنترین راه را انتخاب کردم. شانههایم را بالا انداختم و گفتم: «کله به کلهٔ همدیگه هستن!»
رابی دین پرسید: «پارویی چی؟ تو میگی پارویی بهتره یا بادبانی یا کرجی؟»
گفتم: «خب میدونی… معمولاً بادبانی یا پارویی، ولی کرجی برای وقتاییه که مجبوری.»
همینطور ساکت به من نگاه میکردند. مطمئنم از حرفهایم سر درنیاورده بودند. وقتی پرستون تاونزِند گفت خب، چی تو رو به ساحل مِین کشونده، از شیوهٔ پرسیدنش حدس زدم احتمالاً پدرش به جای اینکه فرماندار باشد، وکیل است.
حس کردم صورتم گُر گرفته و بعد همچین جواب بیمزهای بهش دادم: «فکر کنم برای تغییر منظرهٔ دوروبَرم.»
سَم گفت: «شنیدم کانزاس از بس زمین صاف داره، از هر طرف میتونی مسیر ایالتای دیگه رو ببینی. راسته یا دروغ؟»
جواب دادم: «نمیدونم. از بس گندمزار مواج و غروب دلانگیز برای دیدن هست، ما زیاد به خودمون زحمت نمیدیم به دورتر نگاه کنیم.» خوب جلویش درآمده بودم، اما نمیتوانستم تا اَبَد طفره بروم. اگر یک سؤال دیگر ازم میپرسیدند، احتمالاً شیر از توی دهانم میپاشید بیرون یا عرق میکردم و معلوم میشد عصبی هستم. فوری تصمیم گرفتم توجه بچهها را به عجایب یک نفر دیگر جلب کنم، برای همین پرسیدم: «راستی اون پسره چرا خودشو به هیچکس نشون نمیده؟»
پرستون گفت: «اِرلی اودِن؟ چیزِ زیادی برای تعریفکردن نیست… پدرش که عضو هیئتمدیرهٔ اینجا بوده، سکتهٔ قلبی کرده و مُرده؛ برای همین مجانی ثبت نامش کردن. فقط کلاسایی رو که دلش بخواد میاد. وقتی هم که میاد، اگه معلم یهچیزی بگه که اون دوست نداره، از کلاس میزنه بیرون. اونقدر عجیبوغریبه که کسی کاری بهش نداره.»
سَم با صدای جیغجیغیاش ادامه داد: «آره بابا! پارسال از کلاس زیستشناسی زد بیرون و دیگه برنگشت؛ فقط چون آقای نِلسون گفته بود توی مِین مار سمّی وجود نداره. اِرلی اصرار کرد هنوز توی بخشای شمالی مار زنگی وجود داره، بعدشم رفت بیرون.»
پرسیدم: «خب از کجا اینقدر مطمئنه که اونجا مار زنگی هست؟»
درباره (نویسنده) کلر وندرپول
کلر وندرپول (Clare Vanderpool) نویسنده ی کتاب های کودک و نوجوان در سال ۱۹۶۵ در آمریکا متولد شد. او در سال ۱۹۸۷ وارد دانشگاه New man شد . و اولین کتابش که درباره ی رویاهای کودکی اش بود را در سن ۴۵ سالگی منتشر کرد. او عضو انجمن نویسندگان و تصویرگران کتاب کودک نیز هست. کلر وندرپول با چاپ کتاب اقیانوسی در ذهن موفق به دریافت جایزه ی Michael L. prints Award در سال ۲۰۱۴ شد.
همچنین نامزد دریافت دو جایزه ی Rebacca Caudill Young Readers Book Award nominee در سال ۲۰۱۵ و Society of Midland authors award nominee for Chidrens Fiction در سال ۲۰۱۴ شده است. وندرپول هم اکنون نیز در ویچیتای ایالت کانزاس زندگی می کند.