کتاب مدیر مدرسه اثر جلال آل احمد

کتاب مدیر مدرسه داستان معلمی است که از شغلش خسته شده و برای داشتن درآمد و آسودگی بیشتر با رشوه و راهکار‌های فاسد می‌خواهد مدیر مدرسه بشود، ولی …

بخشی از کتاب مدیر مدرسه

ناظم، جوان رشيدی بودکه بلند حرف می زد و به راحتی امر و نهی می کرد و بيا وبرويی داشت و با شاگردهای درشت، روی هم ريخته بود که خودشان ترتيب کارها را می دادند و پيدا بود که به سر خر احتياجی ندارد و بی مدير هم می تواند گليم مدرسه را از آب بیرون بکشد.

معلم کلاس چهار خيلی گنده بود. دو تای يک آدم حسابی. توی دفتر، اولين چيزی که به چشم می آمد. از آن هايی که اگر توی کوچه ببينی، خيال می کنی مدير کل است. لفظ قلم حرف می زد و شايد به همين دليل بودکه وقتی رئيس فرهنگ رفت و تشريفات را با خودش برد، از طرف همکارانش تبريک ورود گفت و اشاره کرد به اينکه «ان شاء الله زير سايه سر کار، سال ديگر کلاس های دبيرستان را هم خواهيم داشت.» پيدا بود که اين هيکل کم کم دارد از سر دبستان زيادی می کند !

وقتی حرف می زد همه اش درين فکر بودم که با نان آقا معلمی چه طور می شد چنين هيکلی به هم زد و چنين سر و تيپی داشت؟ و راستش تصميم گرفتم که از فردا صبح به صبح ريشم را بتراشم و يخه ام تميز باشد و اتوی شلوارم تيز.

معلم کلاس اول باريکه ای بود، سياه سوخته. با ته ريشی و سر ماشين کرده ای و يخه بسته. بی کراوات. شبيه ميرزا بنويس های دم پست خانه. حتی نوکر باب می نمود. و من آن روز نتوانستم بفهمم وقتی حرف می زند کجا را نگاه می کند. …

درباره (نویسنده) جلال‌آل احمد

سید جلال‌الدین سادات آل احمد متولد ۱۱ آذر ۱۳۰۲ روشنفکر سوسیالیست، نویسنده، منتقد ادبی و مترجم ایرانی بود. در دههٔ ۱۳۴۰ به شهرت رسید و در جنبش روشنفکری و نویسندگی ایران تأثیر بسزایی گذاشت. و در ۱۸ شهریور ۱۳۴۸ درگذشت.


👉امتیاز بده.