کتاب پرونده های کارآگاه سیتو 9 کارآگاه سیتو و دستیارش چین‌می‌ادو آنتونیو ایتوربه

کتاب کارآگاه سیتو ۹ با زیر عنوان کارآگاه سیتو و دستیارش چین‌می‌ادو اثر آنتونیو ایتوربه است.

اگر پای گم‌شدن بزرگ‌ترین آهن‌ربای طبیعی جهان، یعنی یک تخته‌سنگ چندهزار کیلویی در میان باشد، اصلاً عجیب نیست اگر باز هم بروند سراغ کارآگاه سیتو و دستیارش، چین‌می‌ادو و از آن‌ها کمک بخواهند!

بخشی از کتاب کارآگاه سیتو ۹

در بخش پرونده های عجیب، مرموز و خیلی سخت، آرامش حکمفرماست. کارآگاه سیتو دانشنامه کارآگاههای بزرگ را می خواند که در آن عجیبترین پرونده های مشهورترین کارآگاهها را نوشته اند. یک روز هم کسی داستانهای کارآگاه سیتو را در
این کتاب می نویسد.

سروان چین می ادو با یک جورچین چینی ور می رود.

– کارآگاه! می خواهی توی چفت کردن تکه های این جورچین کمکم کنی؟

– نه، ممنون. الان فقط می خواهم دندانهایم را روی یک املت سیب زمینی چفت کنم.

اما در کلانتری مرکزی، آرامش هیچوقت خیلی طول نمی کشد.

فرمانده تروئنوس مثل یک گردباد به اتاق می آید و با صدای ترسناکش داد می زند:

– زود راه بیفتید!

– فرمانده! چرا اینهمه داد و هوار می کنید؟ مگر بلندگو قورت داده اید؟

– اینقدر چرت و پرت نباف! یک مأموریت اسکورت داریم.

– کی را باید اسکورت کنیم؟ رئیس جمهور؟ یک بازیگر معروف تلویزیون؟

– نه. باید یک تکه سنگ هزار کیلویی را اسکورت کنید.

– خُب پس چرا یکی از وردستهای خودتان را نمی فرستید؟

آنها که مغزشان حسابی پاره سنگ برداشته!

– چون این سنگ بزر گترین تخته سنگ مغناطیسی دنیاست.

بزر گترین آهنربای جهان. می خواهند آن را بدون هیچ دردسری از ژنو ببرند پاریس. قرار است همه دانشمندهای دنیا در پاریس جمع شوند و ویژگیهای این تخته سنگ را بررسی کنند.

– حالا این ویژگیها چی هستند؟

– اول یکی باید برای خودم بگوید!

سروان میگوید: «آهنرباها چیزهای فلزی را به سمت خودشان جذب می کنند. به این جورچینِ چینیِ آه نربایی من نگاه کنید!

– این اسبا بباز یها را ول کنید و آژیرکشان بروید ژنو! …


👉امتیاز بده.