بازی مهره شیشه ای اثر هرمان هسه

کتاب بازی مهره شیشه ای ترجمه یی است از (The Glass Bead Game) که توسط ریچارد و کلارا از نسخه آلمانی (Das Glasperlenspiel) اثر هرمان هسه صورت گرفته است.

این رمان آخرین اثر مهم و مشهور هرمان هسه به شمار می آید. که حوادث آن در قرن بیست و سوم میلادی می‌گذرد در سال ۱۹۴۲ میلادی به پایان رسید اما به دلیل عقاید ضدفاشیستی هسه، نخسین بار سال ۱۹۴۳ در سوئیس انتشار یافت.که جایزهٔ نوبل ادبیات را نصیب او کرد.

همان طور که اشاره شد، حوادث رمان در قرن بیست و سوم میلادی می‌گذرد و این رمان خواننده را با خود به سرزمین کمال مطلوب که هرمان هسه آن را «کاستالیا» نامیده، می‌کشاند، سرزمینی که مشتاقان عالم معنا، دور از غوغای جهان در آن سکونت دارند؛

این سرزمین، نمایشی از تلفیق فلسفه غرب با عرفان شرق، زیبایی با افسون، فرمول‌های دقیق علمی با ترنم موسیقی است. سرگذشت قهرمان داستان چیزی است که نویسنده، آرزوی آن را در سر می‌پرورانده است.

داستان «بازی مهره شیشه یی» نوعی مداومت و به مفهوم دیگری افزون گرایی به شمار می آید هسه خود از این حقیقت آگاه بود که داستانها و نوولهای نخستین اش هم همین الگو یا طرح تکامل فردی در بـرابـر پس زمینه های مختلف و گونه گون تاریخی را به کار گرفته اند.

هسه اکنون تصمیم گرفته است که این تمایل و علاقۀ ساختاری را در قالب یک داستان جدید بریزد. وی در سال ۱۹۴۵ به یکی از دوستانش نوشت که ایده یا اندیشه ای که به آن ملهم شد “تناسخی بود به صورت حالت یا عوارض بیانی خاص برای به وجود آوردن ثبات در گیرودار جوش و خروش.” وی حتی چنین اظهار می دارد که دیربازی پیش از آن که نوشتن آغاز کند، به یک زندگی فردی ولی در عین حال فوق العاده گذرا… مردی که در طی چند مرحله تجدید حیات و زایش دوباره دورانهای بزرگ و باشکوه تاریخ بشری را می آموزد می اندیشیده است.

به عبارتی دیگر، این داستان می توانست شامل چند زندگی مشابه باشد، که در طی چندین و چند زمان از گذشته پیش از تاریخ تا آینده یی بسیار دور را در برگرفته باشد. اما تمامی پاره ها و بخشها باید از اهمیتی مساوی برخوردار شوند.

تاریخ بازی مهره شیشه یی و تشکیلات یا سازمان قلمرو فرهنگی و عقلانی در یک پیشگفتار مفصل و مشروح طرح ریزی شده اند، و آن سه زندگی مشابه، و همچنین چند قطعه شعر، هم مانند تمرینات یا مشقهای مدرسی کنشت جوان به صورت نوعی ضمیمه به آن اضافه شده است.

رمان روایت گر زندگی فردی به نام جوزف نشت است که به درجات بالای انجمن کاستالیا رسیده است؛ کاستالیا، نام مکانی دوردست است که جامعه به‌منظور رشد و شکوفایی استعدادهای برتر نخبگان، آن را به وجود آورده است. جوزف از همان دوران کودکی، علاقه‌ شدید و عجیبی به مهارت یافتن در رمان بازی مهره‌ شیشه‌ای داشت؛ این بازی، نیازمند ترکیب قوانین زیبایی‌شناسی با هنرهای علم گرایانه از قبیل ریاضیات، موسیقی، منطق و فلسفه است …


👉امتیاز بده.