کتاب خاطرات یک بچه چلمن 4: (جلد چهارم) – روز های سگی سگی

 

کتاب خاطرات یک بچه چلمن (Diary of a Wimpy Kid)  جلد چهارم، روز های سگی سگی (Dog Days).

منظورش تعطیلات تابستانه. گرک میگه، به نظر من، تعطیلات تابستان اساساً یک محکومیت و احساس گناه سه ماهه است.

 

بخشی از کتاب

فقط به این دلیل که هوا خوب است، همه از تو انتظار دارند تمام روز بیرون باشی و ورجه وُرجه کنی. اگر یک ثانیه از روز را بیرون نباشی، فکر می‌کنند ایرادی داری و یه چیزی ت می شه ؛ اما راستش را بخواهی، من از آن دسته بچه‌هایی هستم که دوست دارم خانه بمانم.

پای تلویزیون بنشینم، پرده‌ها را بکشم، چراغ‌ها را خاموش کنم و با بازی‌های ویدیویی‌ام سرگرم شوم، پلی استیشن بازی کنم.

از بخت لاکردار من، برداشت مامان از یک تعطیلات تابستانی، صد و هشتاد درجه با برداشت من فرق داره …

مامان می گوید خوب نیست بچه وقتی بیرون آفتابی است بچپد توی خانه. من به او گفتم فقط می خواهم از پوستم در برابر آفتاب محافظت کنم تا وقتی مثل او پیر شدم، پوستم چروکیده نباشد. اما او خوشش نمی آید از این حرفها بشنود.

مامان همچنان سخت تلاش می کند من هر طور شده – مثلا برای رفتن به استخر از خانه بروم بیرون. اما من اولین بخش تابستان را در استخر خانه دوستم رولی گذارندم که خیلی هم خوب نبود.

خانواده رولی عضو یک باشگاه محلی هستند و تابستان ها وقتی مدرسه ها تعطیل اند. ما هر روز می رفتیم آن جا.

 

 


👉امتیاز بده.