کتاب مجموعه مدرسه پرماجرا اثر دن گاتمن

مدرسه پرماجرا، با نام اصلی (My Weird School) داستان مدرسه‌ای عجیب و غریب را به تصویر می‌کشد، که دانش‌آموزانی بازیگوش دارد و همواره می‌خواهند کاری غیر از درس خواندن انجام دهند؛ به همین خاطر اتفاقات خنده‌دار و سرگرم کننده‌ای برایشان اتفاق می افتد. شخصیت اصلی این داستان پسری به نام ای. جی (A. J) است که درس خواندن را دوست ندارد، اما مجبور است به مدرسه برود. و رقیب او دختری به نام آندره است که به مدرسه عشق می‌ورزد و درس خواندن را دوست دارد.

لیست کل کتاب های مدرسه پرماجرا

جهت مشاهده جزئیات بیشتر و خرید کتاب روی عنوان مورد نظر کلیک کنید.
کتاب بهترین فکر دنیا: مدرسه پرماجرا 1
کتاب جشن شکلات: مدرسه پرماجرا 2
کتاب زنگ هنر: مدرسه پرماجرا 3
کتاب زنگ شیرین کاری: مدرسه پرماجرا 4
کتاب جنگ غذا: مدرسه پرماجرا 5
کتاب معلم تازه کار: مدرسه پرماجرا 6
کتاب تالار دایناسورها: مدرسه پرماجرا 7
کتاب شب شیطنت: مدرسه پرماجرا 8
کتاب قهرمان مدرسه: مدرسه پرماجرا 9
کتاب دانشمند دیوانه: مدرسه پرماجرا 10
کتاب بین دو نیمه: مدرسه پرماجرا 11
کتاب کارت‌های جادویی: مدرسه پرماجرا 12
کتاب نویسنده کله گنده: مدرسه پرماجرا 13
کتاب اختراع سری: مدرسه پرماجرا 14
کتاب مدرسه یا پادگان: مدرسه پرماجرا 15
کتاب روز آخر مدرسه: مدرسه پرماجرا 16
کتاب موجود فضایی: مدرسه پرماجرا 17
کتاب دست ها بالا: مدرسه پرماجرا 18
کتاب جنگ لعنتی: مدرسه پرماجرا 19
کتاب دردسر تازه: مدرسه پرماجرا 20
کتاب هفته دیوانگی: مدرسه پرماجرا 21
کتاب بزرگ ترین پیتزای دنیا: مدرسه پرماجرا 22
کتاب هله هوله ممنوع: مدرسه پرماجرا 23
کتاب نجات‎ مدرسه: مدرسه پرماجرا 24
کتاب پایان حیرت آور: مدرسه پرماجرا 25
کتاب مدرسه از کار افتاده: مدرسه پرماجرا 26
کتاب خبرنگار با حال: مدرسه پرماجرا 27
کتاب تب طلا: مدرسه پرماجرا 28
کتاب جایزه بزرگ: مدرسه پرماجرا 29
کتاب انتخاب جنجالی: مدرسه پرماجرا 30
کتاب معلم شعبده باز: مدرسه پرماجرا 31
کتاب اولین درس تاریخ: مدرسه پرماجرا 32
کتاب مهمان عجیب: مدرسه پرماجرا 33
کتاب کاراته باز‌ حرفه‌ای: مدرسه پرماجرا 34
کتاب فرار‌ از‌ مدرسه: مدرسه پرماجرا 35
کتاب مجری متقلب: مدرسه پرماجرا 36
کتاب سفینه فضایی: مدرسه پرماجرا 37
کتاب حمله هیولاها: مدرسه پرماجرا 38
کتاب مدرسه خنگ ها: مدرسه پرماجرا 39
کتاب آتش نشان واقعی: مدرسه پرماجرا 40
کتاب جنگ میکروبی: مدرسه پرماجرا 41
کتاب مدرسه بی مدرسه: مدرسه پرماجرا 42
کتاب تعقیب زامبی: مدرسه پرماجرا 43
کتاب یک راز کوچک: مدرسه پرماجرا 44
کتاب هفته فضا: مدرسه پرماجرا 45
هواشناس عجیب و غریب: مدرسه پرماجرا 46
مرد دینگ دونگی: مدرسه پرماجرا 47
کدبانوی ناهار: مدرسه پرماجرا 48
کتاب علوم دردسرساز: مدرسه پر ماجرا 49
کتاب دستیار دیجیتالی: مدرسه پر ماجرا 50
کتاب پری دندان: مدرسه پر ماجرا 51
کتاب وضعیت اضطراری: مدرسه پر ماجرا 52
کتاب جشن تولد توووپ: مدرسه پرماجرا 53
کتاب كنسرت خفن: مدرسه پرماجرا 54
کتاب آزمون اصل‌کاری: مدرسه پرماجرا 55
کتاب هيولای هوشمند: مدرسه پر ماجرا 56

کتاب بهترین فکر دنیا: مدرسه پرماجرا 1
خانم دیزی معلم کلاس دوم هوش بالایی ندارد و نمی‌داند که چگونه اعداد را جمع و تفریق کند یا حتی درست خواندن و نوشتن را بلد نیست. تمام بچه‌های کلاس او را خنگ‌ترین معلم جهان می‌دانند و ماجراهای هیجان انگیز و جالبی را با خانم دیزی سپری می‌کنند. بچه‌های کلاس از هر فرصتی برای درس نخواندن و بازیگوشی استفاده می‌کنند.

کتاب جشن شکلات: مدرسه پرماجرا 2
روایت داستان مدیر عجیب و غریب است، که برای خوشحالی و درس خواندن شاگردانش هر کاری می‌کند. همچون بچه‌ها از میله‌ پرچم مدرسه بالا می‌رود و یا در برابر درس خواندن شاگردانش جشن شکلات برگزار می‌کند.

کتاب زنگ هنر: مدرسه پرماجرا 3
این بار خانم هانا، معلم هنر بچه‌ها ایده‌های جالبی برای اداره کلاسش می‌دهد و بچه‌ها را ترغیب به کشیدن نقاشی بامزه‌ای می‌کند. او معلمی‌ست که همیشه با ظاهری عجیب وارد مدرسه می‌شود و لباس‌هایش از پارچه‌های کهنه‌ای دوخته شده است.

کتاب زنگ شیرین کاری: مدرسه پرماجرا 4
این بار نیز خانم اسمال معلم ورزش بچه‌ها، فضایی رقابتی و جذابی را ایجاد می‌کند تا همه به ورزش و کار گروهی رو بیاورند. داستان از جایی شروع می‌شود که مثل همیشه «ای.جی» پسر بازیگوش کلاس، باز هم با «آندرا» دختر منضبط مدرسه مشکلاتی دارند و نمی‌توانند باهم کنار بیایند.

کتاب جنگ غذا: مدرسه پرماجرا 5
در جشن غذا که به مناسبت کسب رتبه‌ی اول مدرسه در تمیزی برگزار شده، ای.جی شیطنت زیادی می‌کند و جشن غذا به جنگ غذا تبدیل می‌شود!
کتاب معلم تازه کار: مدرسه پرماجرا 6
خانم تاد، جایگزین معلم قبلی ای. جی، یعنی خانم دیزی شده است. این خانم از آن معلم‌های عجیب و غریبی است که مثلش هیچ جای دنیا پیدا نمی‌شود. بسیار پرانرژی‌ست و حسابی از بچه‌ها کار می‌کشد. به طوری که دل بیشتر بچه‌های کلاس برای معلم قبلی تنگ می‌شود. موضوع اصلی اما چیز دیگری است. …

کتاب تالار دایناسورها: مدرسه پرماجرا 7
مدرسه، اردویی علمی برای بچه‌ها ترتیب داده است. طبق معمول پسرهای کلاس از خبر برپایی این اردو استقبال نمی‌کنند. به نظر آنها اردوی علمی مسخره و بی‌معناست. اردو یا تفریحی‌ست یا اصلاً اردو نیست!

کتاب شب شیطنت: مدرسه پرماجرا 8
طبق شنیده‌ها منشی مدرسه خوشمزه‌ترین شکلات‌ها را در خانه‌ خود دارد. اما مردم می‌گویند در خانه‌ او جز شکلات چیزهای دیگری هم هست: مثلاً ارواح و اشباح! حتی بعضی از بچه معتقدند که او جادوگر است! بله، باور می‌کنید؟ جادوگر!

کتاب قهرمان مدرسه: مدرسه پرماجرا 9
خانم لازار که مستخدم مدرسه است با ای جی روبرو می شود. توجه ای. جی به این خانم جلب می شود‌. ای.جی متوجه می‌شود که خانم لازار با جاروی خودش دور مدرسه به دنبال زباله می‌گردد، در زیرزمین مدرسه اتاقی مخفی دارد و …

کتاب دانشمند دیوانه: مدرسه پرماجرا 10
دانشمند دیوانه که آقای داکر نام دارد، سر کلاس آزمایش‌های عجیب و غریب انجام می‌دهد و یک پوزخند دائمی بر لب دارد حتی گاهی خنده‌های بلند و شیطانی انجام می‌دهد که باعث تعجب دانش آموزان مدرسه می‌شود.

کتاب بین دو نیمه: مدرسه پرماجرا 11
نوبت به راگبی بازی کردن بچه‌ها و ای.جی رسیده است. تیم آن‌ها گوزن‌های شمالی نام دارد و همیشه در مسابقات شکست می‌خورد تا اینکه مدرسه تصمیم می‌گیرد سروسامانی به وضعیت تیم خود بدهد. آن‌ها خانم هایات را به عنوان مربی راگبی برای مدرسه استخدام می‌کنند اما مشکلی وجود دارد؛ مربی جدید یک دیوانه‌ تمام عیار است!

کتاب کارت‌های جادویی: مدرسه پرماجرا 12
خانم کوکو، معلمی سخت‌گیر و در عین حال مهربان، که قرار است بچه‌های کلاس، از جمله ای. جی و رقیبش آندره‌آ‌ را با شعر آشنا کند. ولی به نظر شما این کار ممکن است؟ آخر… یعنی می‌خواهم بگویم… ای. جی را چه به شعر؟!

کتاب نویسنده کله گنده: مدرسه پرماجرا 13
ای. جی روز عجیبی را در مدسه سپری می‌کند. انگار واقعاً خبرهایی شده. سر هر کلاسی که می‌روند، صحبت سر یک کتاب و یک نویسنده‌ خاص است. مسئول کتابخانه، معلم هنر، همین‌طور معلم کامپیوتر و معلم موسیقی راجع‌به او صحبت می‌کنند. و…

کتاب اختراع سری: مدرسه پرماجرا 14
خانم یونکرز بونکرز یک معلم کامپیوتر عجیب‌وغریب است که یک کلاه پنیرمانند روی سرش می‌گذارد و می‌تواند با پاهایش تایپ کند! خانم یونکرز یک ربات خانگی لاک‌پشتی دارد و در آزمایشگاه کامپیوتر مدرسه چیزهایی اختراع می‌کند که مثل خودش جالب هستند.

کتاب مدرسه یا پادگان: مدرسه پرماجرا 15
ای. جی. هم مانند بسیاری از دانش‌آموزان از مدرسه نفرت دارد. البته ناظم سخت‌گیر و مدیر بداخلاق باعث شده‌اند او چنین حسی نسبت به مدرسه داشته باشد. خب، وقتی یک کله‌پوک به اسم «کاربلز» مدیریت مدرسه را به عهده می‌گیرد و با بلندگوی گوش‌خراش خود بچه‌ها را کنترل می‌کند، پس چاره‌ای نمی‌ماند جز شیطنت‌های کوچکی که بزرگترها را دیوانه خواهد کرد.

کتاب روز آخر مدرسه: مدرسه پرماجرا 16
مدرسه در حال تمام شدن است و ای. جی. و دوستانش در حال فارغ‌التحصیلی از مدرسه هستند. اما زمانی که خانم دول که مادر رایان، یکی از دوستان ای. جی. است رییس جدید انجمن اولیاومربیان می‌شود، تمام برنامه‌ها به هم می‌ریزد.

کتاب موجود فضایی: مدرسه پرماجرا 17
سال تحصیلی جدید شروع شده است. معلّم علوم آن‌ها «آقای گرانیت» است. او فردی عجیب و غریب و نابغه است که با حرف‌ها، کارها و حتی قیافه‌ای عجیب و غریب از همه چیز سر درمی‌آورد. «ای.جی» و دوستانش در پی تحقیق و کنجکاوی درمی‌یابند که «آقای گرانیت» یک موجود فضایی است و به زودی باید زمین را به مقصد سیاره خود ترک کند.

کتاب دست ها بالا: مدرسه پرماجرا 18
«همه توی دفتر پرستار مدرسه نشسته بودیم و دیگر هیچ بزرگتری نمانده بود. من به مایکل نگاه کردم. مایکل به رایان نگاه کرد. رایان به آندره آ نگاه کرد. آندره آ به امیلی نگاه کرد. امیلی به نیل نگاه کرد. همه به هم نگاه کردیم. من گفتم: شاید افسر اسپنس یک نگهبان حفاظتی واقعی نیست. هیچ وقت به این فکر کرده اید؟»

کتاب جنگ لعنتی: مدرسه پرماجرا 19
به زودی آقای مدیر به مسافرت می‌رود و خانم «جافی» را برای مدتی جانشین خود می‌کند. خانم جافی برای آموزش بچّه‌ها از روش‌های عجیب و غریبی استفاده می‌کند. او ای.جی و دوستانش را وادار می‌کند که زمان یادگیری ریاضی، روی سرشان بیاستند، با تفنگ‌های آبی بجنگند و یوگا تمرین کنند و…

کتاب دردسر تازه: مدرسه پرماجرا 20
دکتر براد، مشاوره مدرسه الامنتری، می‌خواهد همه‌ بچه‌ها مودب باشند و با یکدیگر کنار بیایند. مشکل او چیست؟ او از پسرها می‌خواهد با اسباب‌بازی‌های دخترانه بازی کنند و قهرمان‌های جنگی پسران را به دخترها می‌دهد! او می‌خواهد با هیپنوتیزم من را وادار به گفتن حرف‌های بی‌ربط کند و…

کتاب هفته دیوانگی: مدرسه پرماجرا 21
با تشکیل کلاس فوق برنامه، ای جی و دارو دسته اش مجبورند در زنگ تفریح هم به کلاس بروند! معلم جدید آن ها خانم لیزی، به آن ها یاد می دهد که چه جوری بادکنک حیوانی بسازند و خیلی مهارت های به درد نخور دیگر که صد میلیون سال دیگر هم کسی نمی خواهد آن ها را یاد بگیرد!

کتاب بزرگ ترین پیتزای دنیا: مدرسه پرماجرا 22
اسم من ای جی است و از مارچوبه متنفرم. هاهاها! شرط می بندم منتظر بودید بگویم از مدرسه متنفرم. ولی نگفتم. وای بر شما! ضایع شدید؟ یادتان باشد جوجه را آخر پاییز می شمارند. راستش درست نمی دانم معنی این حرف چیست. مادرم همیشه این حرف را می زند هیچ كس هم نمی داند چرا …

کتاب هله هوله ممنوع: مدرسه پرماجرا 23
این روزها بچه‌ها خیلی ناسالم شده‌اند، برای همین مدیر مدرسه‌مان یک معلم بهداشت استخدام کرده تا به دانش آموزان کمک کند درست غذا بخورند و بیشتر ورزش کنند. اما این معلم واقعا یک دیوانه بهداشتی است. او یک کیسه بوکس پر از هله هوله درست کرده! یک آدم آهنی ساخته که سیگار می‌کشد! یک رستوران فست فودی درست کرده که در آن همبرگر بروکلی می‌فروشند! او حتی …

کتاب نجات‎ مدرسه: مدرسه پرماجرا 24
این روزها اوضاع اقتصادی چندان خوب نیست و معلم ها چپ و راست اخراج می شوند. مدیر می گوید قایق مدرسه می خواهد غرق شود. در این اوضاع و احوال خانم لینی،‌ معلم متخصص فن بیان دانش آموزان را مجبور می کند تا جملات عجیب و غریبی را پشت سر هم تکرار کنند… او یک روش سخن گفتن عجیب و غریب هم اختراع کرده است. او می خواهد مدرسه را نجات دهد ؟ آیا موفق می شود؟

کتاب پایان حیرت آور: مدرسه پرماجرا 25
بچه‌های کلاس سوم برنده تمیزترین کلاس مدرسه شده‌اند.جایزه آنها یک گردش علمی به باغ وحش است. آنها با نگهبان عجیب و غریب باغ وحش آشنا می‌شوند. او مارها را بر دوش می‌‍گیرد و برای تفریح در جیب‌هایش رطیل نگه می‌دارد! او بیش از حد عاشق حیوانات است…

کتاب مدرسه از کار افتاده: مدرسه پرماجرا 26
آقای هریسون، تعمیر کار مدرسه المنتری است و می تواند هرچیزی از جمله کامپیوتر، پرینتر و حتی مدادتراش ها را تعمیر کند. او همچنین می تواند چیزهایی مثل چتری که با خورشید کار می کند بسازد! در جشن سالگرد مدرسه، وقتی برق مدرسه قطع می شود، همه در تاریکی جیغ می کشند و عجیب تر اینکه خانم الِمنتری ناپدید می شود…

کتاب خبرنگار با حال: مدرسه پرماجرا 27
امروز روز معرفی مشاغل در مدرسه است! خانم لی لی گزارشگر محلی است که می خواهد به بچه ها کمک کند روزنامه شان را که مطالبش در باره مدرسه است تهیه کنند. چه کسی اخراج خواهد شد؟ چه کسی سر از زندان در می آورد؟

کتاب تب طلا: مدرسه پرماجرا 28
آقای بورکه چمن‌ها را می‌زند، درخت‌ها را هرس می‌کند و مسئول رسیدگی به فضای سبز مدرسه‌ الامنتری است. او وسط زمین بیس‌بال مزرعه‌ ذرت درست می‌کند و با ماشین چمن‌زنی مسابقه می‌دهد و کلی کارهای عجیب و غریب دیگر. حدس می‌زنید چرا او با بیل، زیر میله‌های تاب‌بازی چاله می‌کند؟!

کتاب جایزه بزرگ: مدرسه پرماجرا 29
قرار است در مدرسه یک نمایش تلویزیونی واقعی تهیه شود. همه می‌خواهند جایزه‌ این نمایش را ببرند. دوشیزه بِرد، کارگردان عجیب و غریب این نمایش از معلم‌ها و دانش آموزان می‌خواهد که طبیعی رفتار کنند…

کتاب انتخاب جنجالی: مدرسه پرماجرا 30
عجیب و غریب‌تر از همیشه! داریم به روز انتخابات مدرسه نزدیک می‌شویم. شما فکر می‌کنید چه کسانی برای نمایندگی کلاس سوم نامزد شده‌اند؟ آیا می‌توانید حدس بزنید چه کسی از صندوق رأی بیرون می‌آید؟ شهردار هابل چه نقشی در این انتخابات پرشور دارد؟ آیا در این ماجرا هم کسی سر از زندان درمی‌آورد؟

کتاب معلم شعبده باز: مدرسه پرماجرا 31
آقای گرانیت بیمار است. اِی.جی و دارو دسته اش برای یک هفته معلم جانشین خواهند داشت. هورا! ولی این معلم عجیب و غریب است. او لباس دلقکی می پوشد و برای حرف زدن از عروسک استفاده می کند. او دوست دارد شعبده بازی کند و همیشه خوشحال است..

کتاب اولین درس تاریخ: مدرسه پرماجرا 32
دکتر نیکولاس عجیب و غریب ترین معلم تاریخ جهان است. او اهمیتی به جنگ ها و روسای جمهور نمی دهد، بلکه به بچه ها تاریخچه توالت فرنگی را درس می دهد! آیا او دیوانه است؟ او یک ماشین زمان ساخته است که می تواند بچه ها را به گذشته ببرد؛ همین طور به آینده! حدس بزنید چه کسی در تونل زمان گم می شود؟

کتاب مهمان عجیب: مدرسه پرماجرا 33
از ماهی مرده متنفرم. ماهی زنده خوب است ولی از ماهی‌های مرده خوشم نمی‌آید. بعد از سوگند صبحگاهی، آقای کلاتز مدیر مدرسه وارد کلاس شد. او مویی روی سرش ندارد، ولی …

کتاب کاراته باز‌ حرفه‌ای: مدرسه پرماجرا 34
از نفرت متنفرم. اجازه بدهید توضیح بدهم. آن روز، واقعا روز قشنگی بود. دکتر براد، مشاور مدرسه ما را به زمین ورزش برد تا برایمان صحبت کند. ما دور میله‌های میمون‌بازی حلقه زدیم. …

کتاب فرار‌ از‌ مدرسه: مدرسه پرماجرا 35
از بلند بلند خواندن متنفرم. هر روز در کلاس آقای گرانیت، تک تک ماها مجبوریم بایستیم و یک بخش از کتاب را با صدای بلند بخوانیم. با صدای بلند خواندن خیلی ترسناک است، مخصوصا وقتی آدم اشتباه می‌کند. هفتۀ گذشته مجبور شدم جملۀ عجیب و غریب …

کتاب مجری متقلب: مدرسه پرماجرا 36
از اینکه با بادکنک‌های پر از آب مرا بزنند، متنفرم. آیا شما و دوستان‌تان هیچ وقت با بادکنک پر از آب بازی کرده‌اید؟ بازی با بادکنک پر از آب با حال‌ترین ورزش دنیاست؛ مخصوصا وقتی سوار دوچرخه باشید. …

کتاب سفینه فضایی: مدرسه پرماجرا 37
از اینکه یک سفینه‌ فضایی وسط چمن بازی مدرسه‌ام بنشیند متنفرم. شاید خیال می‌کنید دارم شوخی می‌کنم، ولی شوخی نمی‌کنم. پریروز یک سفینه‌ فضایی دقیقا وسط زمین چمن مدرسه الانتری نشست!

کتاب حمله هیولاها: مدرسه پرماجرا 38
از اینکه هیولاها به مدرسه ما حمله کنند، متنفرم. راستش قضیه از پریروز شروع شد که معلم جدید ما، آقای کوپر پرواز کنان وارد کلاس شد! وقتی می گویم پرواز کنان واقعا منظورم پرواز کنان است. آقای کوپر خیال می‌کند یک ابر قهرمان است، ولی واقعا نیست، چون محکم به سطل آشغال خورد و افتاد کف کلاس. …

کتاب مدرسه خنگ ها: مدرسه پرماجرا 39
از اینکه بچه باهوشی باشم متنفرم. اگر از من بپرسید می‌گویم که باهوش بودن چیز مزخرفی است. وقتی که بچه باهوشی باشی، بزرگ‌ترها از تو توقع دارند که همیشه باهوش باشی و…

کتاب آتش نشان واقعی: مدرسه پرماجرا 40
از جشن تولدها متنفرم. البته از جشن تولد خودم متنفر نیستم. من جشن تولد خودم را دوست دارم، ولی وقتی جشن تولد کس دیگری است خوشم نمی‌آید، چون همه هدایا را آن‌ها می‌گیرند.

کتاب جنگ میکروبی: مدرسه پرماجرا 41
ناخن شست پای معلم‌مان آقای کوپر دارد به سمت داخل رشد می‌کند و ما معلم جایگزین خواهیم داشت! آن هم چه معلمی یک معلم خنگ به نام دوشیزه دیزی…

کتاب مدرسه بی مدرسه: مدرسه پرماجرا 42
از اینکه یک شهاب‌سنگ به زمین بخورد و همه چیز را نابود کند متنفرم. شما از چنین اتفاقی متنفر نیستید؟ یک‌بار آقای داکر، معلم علوم ما گفت صد میلیون سال پیش یک شهاب‌سنگ به زمین خورد و…

کتاب تعقیب زامبی: مدرسه پرماجرا 43
مطمئن شدم که یک خانواده‌ زامبی در کمد اتاق خوابم زندگی می‌کند. این را به پدرم گفتم و او با جاروبرقی، زامبی‌هایی را که در کمدم زندگی می‌کردند از همه‌جای کمد مکید. اما من دیگر عمراً از کمدم استفاده نمی‌کنم. تازه بدتر شد، حالا زامبی‌ها رفته‌اند توی جاروبرقی!

کتاب یک راز کوچک: مدرسه پرماجرا 44
از در توالت فرنگی متنفرم. اجازه بدهید توضیح بدهم ماجرا چیست. روز شنبه قرار بود خانوادگی برای دیدن فیلم جنگ ستارگان به سینما برویم، ولی همان موقع در توالت فرنگی شکست و مجبور شدیم …

کتاب هفته فضا: مدرسه پرماجرا 45
دوشیزه‌ تریسی گفت: «بسیار خوب. به هربار دور کاملی که امیلی دور آندره آ می‌زند مدار گفته می‌شود که یک سال طول می‌کشد… خب! حالا امیلی همین‌طور که دور آندره آ می‌چرخی، آرام دور خودت هم بچرخ. ببینید زمین همین‌طور که دور خورشید می‌چرخد، دور خودش هم می‌چرخد» …

هواشناس عجیب و غریب: مدرسه پرماجرا 46
از باران متنفرم. به نظر من باران وحشتناک است. شما نمی‌توانید در باران دوچرخه سواری کنید. نمی‌توانید در باران بیرون از خانه یا کلاس بازی کنید. لباس به تن شما می‌چسبد و مثل موش آب کشیده می‌شوید.

مرد دینگ دونگی: مدرسه پرماجرا 47
از بستنی متنفرم. خب، من از همه‌ بستنی‌ها هم متنفرم نیستم. بستنی‌های عادی مثل بستنی وانیلی، بستنی شکلاتی، بستنی نعنایی و بستنی توت‌فرنگی را دوست دارم ولی…

کدبانوی ناهار: مدرسه پرماجرا 48
در کلاس آقای کوپر، ما ناچاریم هفته‌ای یک بار مقاله‌ای را از روزنامه ببریم و به کلاس بیاوریم. بعد باید برویم جلوی بچه‌ها بایستیم و درباره‌اش برای بقیه صحبت کنیم. روز قبل، من فراموش کردم مقاله را بیاورم. و …

کتاب علوم دردسرساز: مدرسه پر ماجرا 49
ساندویچ کره بادام زمینی و مربا را خیلی دوست دارم. واقعا همین طور است. من از اینکه این را با صدای بلند فریاد بزنم هیچ هم خجالت نمی کشم! … مایکل فریاد زد: چی ای جی ! تو از دوست داشتن حرف می زنی؟

کتاب دستیار دیجیتالی: مدرسه پر ماجرا 50
از دست شستن بیزارم! اصلا شستن دست ها چه فایده ای دارد؟ یک دقیقه هم نمی گذرد که دوباره کثیف می شوند. اصلا فایده شستن هر چیزی چیست؟ وقتی …

کتاب پری دندان: مدرسه پر ماجرا 51
از رفتن به دندانپزشک بیزارم. دندانپزشک‌ها عجیب و غریب هستند. اصلا چرا یک‌نفر باید دندانپزشک شود؟ چه کسی دلش می‌خواهد تمام طول روز توی دهان مردم سرک بکشد؟ خیلی چندش آور است. …

کتاب وضعیت اضطراری: مدرسه پر ماجرا 52
از اینکه کسی عکسم را بگیرد بیزارم. چرا وقتی کسی می‌خواهد از من عکس بگیرد، بگو «چیز»؟ «چیز» چه ربطی به عکس دارد؟ …

کتاب جشن تولد توووپ: مدرسه پرماجرا 53
می دانم دارید چه فکر می کنید. می خواهید بدانید چرا من فقط چهار تا اسمارتیز را در دهانم می گذارم. اجازه بدهید توضیح بدهم. اگر فقط یک اسمارتیز در دهانم بگذارم فقط می توانم آن را بچشم. چون خیلی کوچک است. انگار که آدم یک قرص بخورد. …

کتاب كنسرت خفن: مدرسه پرماجرا 54
ما برای مدتی طولانی مثل آدم های گیج و منگ در اطراف چرخیدیم و از سازها صداهای وحشتناکی در آوردیم، البته غیر از آندره آ. خانم بیکن به ما دلداری داد و گفت که نباید مایوس شویم و …

کتاب آزمون اصل‌کاری: مدرسه پرماجرا 55
از اینکه باید همیشه مواظب زبانم باشم بیزارم. آقای کوپر همیشه به من می گوید: “مواظب زبانت باش”. من از این حرف سر در نمی‌آورم. بزرگ‌تر‌ها همیشه به من می‌گویند باید مواظب زبانم باشم، اما من چطور می‌توانم این کار را انجام بدهم؟ …

کتاب هیولای هوشمند: مدرسه پر ماجرا 56
آقای داکر و خانم یانکرز با استفاده از کامپیوتر به ما کمک کردند که یک روبات هوشمند را که می توانست پرواز کند، حرف بزند و باسلق پرتاب کند، بسازیم. ما به عنوان یک تیم وقت زیادی روی این کار گذاشتیم. ولی برای من مهم نبود، چون …

👉امتیاز بده.