کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد اثر اوریانا فالاچی

کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد (به ایتالیایی: Lettera a un bambino mai nato) رمانی از اوریانا فالاچی، نویسنده و خبرنگار ایتالیایی است که در سال ۱۹۷۵ منتشر شد. که از نامش می‌توان کلیاتی درباره کتاب را حدس زد. نامه ای از جانب یک مادر که به جنین در داخل شکمش می‎ نویسد.
این کتاب با زاویه دید اول شخص و در قالب نامه‌ای از راوی داستان، یک زن جوان که گویا خود فالاچی است، با جنینی که در رحم خود دارد است نوشته شده که فرزند نازاده‌اش را از مصیبت‌های دنیا و بی‌رحمی آن آگاه می‌کند.
اینکه مادر در این نامه چه نکاتی را برای کودک خود شرح می دهد ماجرای اصلی کتاب می‌باشد. نکته قابل توجه، وجود همه احساسات آدمی از جمله ترس، امید، ناامیدی، خشم و مهربانی و اضطراب از سطر ابتدایی تا اخرین جمله از کتاب است. احساس خشم را میتوان در مواقعی که مادر از اتفاقاتی که بر سر بشر آمده و برای کودک در جنین خود بازگو می کند متوجه شد.
زمانی هم که مادر از علاقه و ذوق خود برای به دنیا آمدن کودکش به او می گوید می‌توان عشق را احساس کرد. از مشکلات اصلی که در این نامه بازگو می شود، بی رحمی‌ها، سوالات، دغدغه‌ها و مشکلات دنیا است که در طول زندگی برای زنان به وجود می آید.

قسمتی از کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد

«امشب به هستیت پی بردم. درست مانند قطره ای از زندگی که: از هیچ سرچشمه گرفته است. با چشمان باز، در ظلمت و ابهامی مطلق دراز کشیده بودم. ناگهان در دل ظلمت و تاریکی جرقه ای از اطمینان و آگاهی درخشیدن گرفت.
تو آنجا بودی، تو وجود داشتی.
ضربان قلبم از حرکت باز ایستاد و وقتی که دوباره تپش و ضربان نامرتب و آشوب گرانه آن را شنیدم احساس کردم که تا حلقوم در ژرفی سهمگین و مخوف از تردید و دو دلی فرو رفته ام. با تو حرف می زنم اما تمام تار و پودم را وحشت آزار دهنده ای فرا گرفته است…»
«پدرت برای بار دوم تماس گرفت. صدایش می‌لرزید. می‌خواست مطمئن شود که دکتر حاملگی‌ام را تأیید کرده است یا نه. به او گفتم که حامله هستم. دوباره از من پرسید: «کِی کار را تمام می‌کنم؟»
«من هم برای بار دوم تلفن را رویش قطع کردم، بدون اینکه به حرف‌هایش گوش کنم. چیزی که نمی‌فهمم این است که چرا وقتی زنی اعلام می‌کند که قانونی حامله شده است همه برایش جشن می‌گیرند و اگر پاکتی به دست داشته باشد، آن را برایش حمل می‌کنند و از او التماس می‌کنند که کارهای سنگین و سخت انجام ندهد و کاملاً استراحت کند. چه خوب، تبریک می‌گوییم، بیایید اینجا بنشینید، استراحت کنید.
اما وقتی‌ می‌فهمند من حامله‌ام، سرد و ساکت می‌شوند یا راجع به سقط حرف می‌زنند. من این را دسیسه می‌نامم؛ نقشه‌ای برای جداییِ من و تو از یکدیگر. لحظاتی هم هست که احساس نگرانی می‌کنم، چه کسی پیروز خواهد شد؟ ما یا آن‌ها که می‌خواهند من و فرزندم را از هم جدا سازند.
شاید این افکار بعد از تلفن پدرت، سراغم آمده باشد، افکار تلخی که امید داشتم آن‌ها را فراموش کنم و زخم‌هایی که فکر می‌کردم بر آن‌ها غلبه کرده‌ام با تلفن پدرت تشدید شدند. جراحت‌هایی که از گذشته بر روحِ من مانده بود و معنای عشق را برایم مبهم نموده بودند. جراحت‌هایم التیام یافته‌اند و جای زخم‌ها به‌زحمت قابل مشاهده است، اما همان یک تلفن کافی است تا دوباره دردناک شوند. مثل دردهای کهنه که به مرور زمان تغییر می‌کنند.»


[aff-link link=”https://snappshop.ir/product/snp-1082586892/%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%87%D8%B1%DA%AF%D8%B2-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%86%D8%B4%D8%AF” text=”خرید از اسنپ شاپ”]

👉امتیاز بده.