هنری فایول و اصول علم اداره – کلاسیک

هنری فایول (Henry Fayol): در سال 1841 در لیون فرانسه متولد شد و در مدرسه ملی معادن آموزش دید. در سال 1860 کار خود را به عنوان مهندس معدن در گروه صنعتی معادن و فلزات کمنتری آغاز کرد و از سی سالگی به بعد در پست های مدیریتی رده بالا به خدمت ادامه داد.

اولین اقدام فایول ایجاد یک بنیه مالی برای شرکت بود که بدین منظور به جستجوی منابع مالی در مناطق مختلف پرداخت و تعدادی از شرکت های کوچک خود را ادغام نمود. این روند در سال 1892 با به مالکیت در آوردن ماشین آلات نورد آهن و فولاد شرکت دکازویل به نقطه اوج خود رسید و شرکت از آن پس نام خود را به شرکت کمنتری-فوقشامبلت- دکازویل تغییر داد. سرانجام هیئت مدیره شرکت در سال 1900 هنری فایول را که 12 سال مدیریت شرکت را بر عهده داشت به عضویت هیات مدیره پذیرفت.

فایول در سال پایانی عمرش رابطه بین تیلوریسم و آنچه را که در آن زمان در فرانسه به عنوان فایولیسم معروف بود تبیین و هر گونه کوشش برای مقابل هم قرار دادن این دو تئوری را محکوم کرد. همانطور که ارویک بیان کرده است، کار تیلور و فایول اساسا مکمل یکدیگر بود. آنها هر دو مسئله پرسنل و مدیریتش را در تمام سطوح، کلید موفقیت صنعتی می دانستند و هر دو روش علمی را برای آن به کار می بردند.

فایول از کلمه اداره ( مجموعه ای از وظایف سازمانی که توسط مدیران و سرپرستان ارشد انجام می گیرد) به جای مدیریت ( فعالیتهایی که در سطوح پایین تر مدیریت انجام می گیرد) استفاده نمود که سر در گمی هایی را نیز در نوشته های انگلیسی زبان درباره مدیریت سبب گردید.

کتاب اصلی فایول ( اداره امور عمومی و صنعتی برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل ) در سن 75 سالگی وی منتشر شد. او کتابش را بر 4 محور اصلی شامل بخش هایی در مورد آموزش مدیریت، اصول و عناصر مدیریت، بازتابی از تجربیاتش از مدیریت و درس هایی از جنگ جهانی اول، برنامه ریزی کرده بود، در حالی که در عمل تنها دو بخش اول در یک جلد با کمتر از 100 صفحه پدیدار شد.

فعالیت های شش گانه سازمان صنعتی

فایول در کتاب مدیریت عمومی و صنعتی، کل سازمان را در قالب پیکره ای واحد مطرح کرد ونظریه مدیریت اداری را مطرح کرد، این نظریه یکی از جامعترین نظریه ها در بحث مدیریت عمومی بود که شامل 6 دستورالعمل اصلی مدیریتی و 14 قانون مدیریتی است.

شش دستورالعمل

1- فعالیت های فنی و تولیدی ( تولید، ساخت و انطباق )
2- فعالیت های تجاری (بازرگانی) ( خرید، فروش و مبادله )
3- فعالیت های مالی ( استفاده بهینه از سرمایه، تامین منابع مالی، تنظیم و اجرای بودجه )
4- فعالیت های ایمنی (محافظت از دارایی ها، افراد، اطلاعات و سیستم )
5- فعالیت های حسابداری ( انبارگردانی، ترازنامه، هزینه ها و درآمد ها )
6- فعالیت های مدیریتی ( برنامه ریزی، سازماندهی، فرماندهی، هماهنگی، کنترل )
به اعتقاد فایول اگرچه مدیریت، تنها یکی از گروه های شش گانه ی فعالیت های لازم در سازمان ها محسوب می شود، ولی مهم ترین می باشد و به همین دلیل آن تنها طبقه ای بود که در نوشته هایش بر آن متمرکز شد.

چهارده اصل فایول

فایول همچنین در کتابش 14 اصل مدیریت را مطرح می کند، اصولی که او غالبا در طول زندگی کاری خویش از آن ها استفاده می کرد. وی تاکید می کند که این اصول مطلق نیستند، بلکه متناسب با نیاز قابل تغییر می باشند. او همچنین بر جامعیت این اصول ادعایی نمی کند.

1- تقسیم کار: کاهش تنوع مسئولیتها وکارهایی که هر کس در یک محدوده معین انجام می دهد، موجب افزایش مهارت وبهبود عملکرد وی خواهد شد.
2- اختیار: حق صدور دستور و اجرای آن به کمک پاداش یا تنبیه را اختیار گویند.
3- انظباط: اطاعت و تعهد ناشی از توافق مدیر با کارکنان را انظباط گویند.خواه به صورت کتبی، خواه بصورت خط مشیهای نا نوشته وشفاهی، برقراری انظباط ، بطور عمده به توان رهبری مدیر بستگی دارد.
4- وحدت فرماندهی: اختیار دستور دادن به هر کارمند باید مختص به یک مدیر باشد. هر کارمند باید بداند که از چه کسی دستور می گیرد و در برابر چه کسی مسئول است.
5- وحدت مدیری: برای اجرای هر برنامه واحد، باید یک مدیر مسئول تعیین شود، بطوریکه مدیر مذکور بتواند با هدایت همه فعالیتهای معطوف به تحقق یک هدف معین،آنها را باهم هماهنگ سازد.
6- تبعیت اهداف و منافع فردی از اهداف و منافع جمعی: منافع اعضاء یا گروههای فعال در سازمان نباید مهمتر از منافع و هدفهای عمومی تلقی شود .
7- جبران خدمات کارکنان: در ازای کار انجام شده باید به همه کسانی که بطور موثر برای تحقق هدف کوشیده اند، پاداش منصفانه ای پرداخت شود.
8- تمرکز: سازمانها نیز مانند سایر نهادهای اجتماعی ، نیازمند آنند که توسط یک سیستم مرکزی هدایت شوند و فعالیتهایشان هماهنگ گردد.
9- سلسله مراتب: ارتباط باید در راستای خط فرمان صورت بگیرد. خط فرمان مسیر صدور دستور از عالی ترین مقام تا پایین ترین رده سازمان است.
10- نظم: رعایت نظم برای گردش صحیح کارها در سازمان ضرورت دارد.(انتخاب صحیح و قرار دادن افراد و تجهیزات در جای مناسب خودشان،)
11- عدالت: اگر با کارکنان سازمان ، منصفانه و عادلانه رفتار شود، آنان با جدیت در جهت کسب اهداف سازمانی تلاش خواهند کرد و نسبت به سازمان وفادار خواهند ماند.
12- ثبات: کارکنان برای تطبیق با محیط سازمانی و وظایف کاری خود، به سازمان نیاز دارند.آنها پس از تسلط برکار ، به بهره دهی کامل میرسند. حال اگر قبل از بهره دهی کامل جابجا شوند، هم هزینه هایی که سازمان برای آموزش آنها پرداخته است ، به هدر می رود و هم روحیه آنها تضعیف می شود.
13- ابتکار عمل: اگر برای انجام همه کارها برنامه ریزی شود و برنامه ها بطور موفقیت آمیز به اجرا در آیند، ابتکار عمل در دست مدیران سازمان خواهد بود.
14- وحدت و یگانگی (روحیه گروهی): وحدت و هماهنگی کارکنان بر قدرت انسجام سازمان می افزاید. مدیر باید برای تقویت روحیه کارکنان برای کار دسته جمعی تلاش کند.

👉امتیاز بده.