کتاب پنج زبان عشق، هر بهار اتفاق می افتد، گری چاپمن، کاترین پالمر
کتاب هر بهار اتفاق می افتد (It Happens Every Spring)، اولین کتاب از مجموعه «چهار فصل ازدواج»به نویسندگی کاترین پالمر و گری چاپمن است. در این سری از کتابها مهارت داستان نویسی کاترین پالمر با تجارب مشاوره گری چاپمن ترکیب شده است.
مجموعه داستان چهارفصل بر اساس چرخه های مدام متغیر رابطه زوج ها پی ریزی شده است. کتاب روی زندگی چهار زوج تمرکز می کند و ورود وخروجشان را از فصل های متفاوت رابطه شرح می دهد. و این چرخه ها را به طور مفصل شرح داده است.
شما در زندگی این شخصیتهای داستانی (که با آنها آشنا می شوید) تجربه ها و انتخاب هایی را مشاهده می کنید که مردم در شرایط مختلف ازدواجشان تجربه می کنند. ارزش دوستان و همسایگان دلسوز و مراقب را متوجه می شوید و چگونگی حرکت ازدواجها به سمت فصل جدید و دلپذیرتر حیاتشان را مشاهده می کنید.
در داستان هر بهار اتفاق می افتد و کتابهای بعدی با خانواده های تازه ازدواج کرده، خانواده هایی که در آنها زن یا شوهر برای بار دوم ازدواج کرده، زوج هایی که فرزندانشان خانه را ترک کرده و آنها را تنها و غمگین رها کرده، و با زوج های مسن آشنا می شوید. امیدواریم با شخصیتهای این داستانها ارتباط برقرار کنید. اگر در حال حاضر رنج دیده هستید، این کتاب به شما امید می دهد و نویدبخش بهتر شدن اوضاع برای شما خواهد بود.
اطمینان دارم که در هر فصلی از ازدواج تان که باشید، از خواندن این مجموعه داستان ها لذت خواهید برد.
بخشی از کتاب
پنسی شانه اشلی را نوازش کرد و گفت: تو شوهر خوبی داری. قدرش رو بدون. براد مرد خوبیه و تو رو خوشبخت میکنه.
اشلی آهی کشید و گفت: «میدونم به حلقه ام نگا کن. باورت میشه براد اونو برام خریده باشه؟ تازه ما خونۀ خودمون و وانت خودمونو داریم. ما از بیشتر دوستانمون جلوتر هستیم، اما بذار یه چیزی رو بهت یگم…» از آن طرف میز مانیکور خم شد و گفت: «براد از این وضعی که در خانه هانسن ها پیش اومده راضی نیست. منظورم اون غریبه ترسناکه. اون مرد ریشو رو میگم.»
پتسی گفت: «می دونم.» اما آیا می دانست؟
«میگن اون غریبه شب ها رو ایوون خونه هانسن ها می خوابه. شنیده م استیو خواسته به کلانتر زنگ بزنه، ولی برندا نذاشته. براد به من گفت چند شب پیش داشته پیاده از جلو خونه شون رد می شده که دیده استیو و برندا توی آشپزخونه دارن سر همدیگه داد میزنن. فکرشو بکن! من همیشه فکر می کردم اونا یه زوج ایده آلن. خونه اونا خیلی قشنگه…. اونا چقدر روی خونه شون زحمت کشیده ان. تازه اون باغچه و اون گلها رو بگو. میدونستی برندا به اون غریبه بی خانمان غذا هم می ده؟»
«فکر کنم اون گشنه اس.»
«براد از این که یه غریبه توی محله باشه خوشش نمی آد. اون به من اجازه نمی ده موقع شستن ظرفا حلقه مو در بیارم و وانتش رو هم شبها قفل می کنه. صندوق پست رو هم همین طور. ما همه درها رو قفل می کنیم.»…
1 – کتاب پنج زبان عشق، چگونه به او بگویم دوستت دارم، یا گری چاپمن
2 – کتاب پنج زبان عشق، کودکان، گری چاپمن
3 – کتاب پنج زبان عشق، نوجوانان، گری چاپمن
4 – کتاب پنج زبان عشق، راه حل های عاشقانه، گری چاپمن
5 – کتاب پنج زبان عشق، پنج نشانه خانواده سرشار از عشق، گری چاپمن
6 – کتاب پنج زبان عشق، مجردها، گری چاپمن
7 – کتاب پنج زبان عشق، وقتی عشق شیوه زندگی است، گری چاپمن
8 – کتاب پنج زبان عشق، چهار فصل ازدواج، گری چاپمن
9 – کتاب پنج زبان عشق، نور امید، گری چاپمن
10 – کتاب پنج زبان عشق، پیمان ازدواج، گری چاپمن
11 – کتاب پنج زبان عشق، به سوی ازدواج رو به رشد، گری چاپمن
12 – کتاب پنج زبان عشق، حرف زدن چه آسان، گوش دادن چه مشکل، گری چاپمن
13 – کتاب پنج زبان عشق، رها باش خودت باش، گری چاپمن
14 – کتاب پنج زبان عشق، به خوبی و خوشی تا پایان عمر (شش راز ازدواج موفق) ، گری چاپمن
15 – کتاب پنج زبان عشق، هر بهار اتفاق می افتد، گری چاپمن، کاترین پالمر
16 – کتاب پنج زبان عشق، نسیم تابستان، گری چاپمن، کاترین پالمر
